زمان انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۵ -

شبکه‌های اجتماعی در کمین روزنامه‌ها/ مطبوعات تحلیلی زنده می‌مانند

در شرایطی که شبکه‌های اجتماعی گوی سبقت را در حوزه خبررسانی از رسانه‌های سنتی ربوده‌اند، مدیران و کارشناسان این حوزه اذعان دارند که تنها راه نجات رسانه‌ها در این شرایط تقویت نگاه تحلیلی است.

به گزارش سرای نور؛ در سال‌های اخیر، خبرخوان‌ها و نرم‌افزارهای اطلاع‌رسان که غالباً در قالب شبکه‌های اجتماعی و با گستره انبوهی از مخاطبان به فعالیت می‌پردازند، نبردی خاموش اما تمام عیار را با رسانه‌های سنتی و به ویژه روزنامه‌های کاغذی آغاز کرده‌اند؛ طوری که روز به روز بر تعداد نسخه‌های برگشتی آنها اضافه می‌کنند. برخی پیشاپیش از پیروزی این قدرت نوظهور سخن می‌گویند و برخی هم این حرکت پردامنه را تنها یک موج می‌دانند که مثل هر موج دیگری، پس از فراز، فرودی هم خواهد داشت و زندگی رسانه‌ها دوباره به ساحل آرامش بازخواهد گشت.

در گزارش زیر تلاش شده است تا در گفتگو با برخی از مدیران این دسته از رسانه‌های سنتی به ویژه روزنامه‌های کاغذی و کارشناسان حوزه رسانه، آینده و شرایطِ حیات و مانایی آنها بررسی شود.

پیشنهاد بازگشت به دوره پاورقی‌نویسی در مطبوعات

علی صالح‌آبادی مدیرمسئول روزنامه «ستاره صبح» درباره میدان‌داری شبکه‌های اجتماعی در عرصه خبر و ارتباط این مسئله با کاهش قابل توجه مخاطبان روزنامه‌های کاغذی در عصر حاضر، به خبرنگار مهر گفت: با ظهور فضای مجازی و دیجیتالی شدن اخبار و اطلاعات، رسانه‌های بزرگ و به خصوص روزنامه‌ها تا حدود زیادی ارزش خبری خود را از دست داده‌اند. زمانی بود که مردم صبح‌ها پای کیوسک می‌رفتند و به انتظار آمدن روزنامه‌ها روی دکه بودند تا بدانند چه اتفاقی در بلاد افتاده است، اما الان در حالی که (مردم) در خواب هستند، این اخبار مرتباً در نرم‌افزارهای نصب شده مثل تلگرام و اینستاگرام و… روی گوشی‌های هوشمندشان، می‌آید.

وی افزود: با این وجود، به عقیده من، اگر نشریات مکتوب بتوانند نگاه تحلیلی – تفسیری به رویدادها داشته باشند، می‌مانند و باز هم خواهند توانست مخاطب جذب کنند و بر تعداد آنها هم اضافه کنند. مثالی هست که می‌گوید زمین فراخ است و روزی فراوان؛ ما باید امیدوار باشیم که رویکرد مردم به رسانه‌های فضای مجازی زیاد نشود اما اشکالی که در کار هست، این است که متاسفانه سرانه مطالعه چه کتاب و چه روزنامه، در ایران پائین است.

صالح‌آبادی گفت: ضریب نفوذ اینترنت در کشوری مثل ژاپن چند برابر ایران است اما فقط یک روزنامه‌اش، یومیوری، ۱۳ تا ۱۵ میلیون نسخه در دو نبت چاپ می‌شود. این نشان می‌دهد که ژاپنی‌ها کماکان به خواندن نشریات کاغذی در کشورشان مبادرت می‌کنند و به این کار عادت دارند. در کشورهای اروپایی هم می‌بینیم که از میزان خوانندگان نشریات مکتوب، خیلی کم نشده است. مشکلی که در ایران در این رابطه وجود دارد، از یک طرف ناشی از علاقه کم مردم به مطالعه است و از طرف دیگر هم به خود مطبوعات برمی‌گردد.

به اعتقاد این فعال مطبوعاتی، مطبوعات برای مانایی خود باید جذابیت‌هایی ایجاد کنند؛ مثلاً در عصر حاضر که مردم دیگر در روزنامه دنبال خبر نمی‌گردند، پاورقی‌نویسی کنند و کتاب‌های خوب را  که مردم حوصله نمی‌کنند بخوانند، به صورت گزیده و در شماره‌های مختلف چاپ کنند. روزنامه‌ها می‌توانند با ارائه پاره‌ای مطالب آموزشی خاص درباره مسائل مرتبط با حوزه‌هایی مانند تاریخ، اقتصاد، محیط زیست و… جایگاه خودشان را بازیابی کنند.

میدان‌داری شبکه‌های اجتماعی در عرصه خبر فرصتی برای روزنامه‌های غیرخاکستری است

محمدعلی وکیلی مدیرمسئول روزنامه «ابتکار» هم در این باره گفت: تکنولوژی‌های ارتباطی وضعیت خبررسانی مطبوعات کاغذی را به خطر انداخته است اما همین تهدید، خود می‌تواند فرصت جدیدی برای روزنامه‌ها به وجود بیاورد و آن اینکه کماکان، دسترسی مخاطبان به تحلیل در فضاهای مجازی رسانه‌ای دشوار است. از این پس، دیگر تمایز روزنامه‌ها در خبرهایی که دارند، نیست بلکه در تحلیل خبرهاست؛ این باعث می‌شود که روزنامه‌ها به دنبال اتخاذ مواضع روشن حرکت کنند.

مدیرمسئول روزنامه ابتکار ادامه داد: این اواخر تعداد روزنامه‌های به اصطللاح خاکستری، شبیه به هم و بدون موضع، در کشور ما زیاد شده بود و این اتفاق خوبی نبود. رسانه یعنی موضع و موضعِ رسانه هم همان تحلیل‌های اوست. در تحلیل، رسانه‌ها ناچاراند که تحلیل داشته باشند و این به مرور زمان موجب می‌شود که خاصیت تریبونی رسانه‌ها ارتقا پیدا کند.

این فعال رسانه‌ای اضافه کرد: در حالی که ما در شرایط خبری نمی‌توانستیم، تریبون باشیم بلکه تا حدود زیادی بی‌طرف بودیم اما از این به بعد رسانه‌ها مجبور می‌شوند نقش تریبونی را برای یکی از گفتمان‌های زنده جامعه ایفا کنند. می‌بایست نسبت رسانه‌ها با گفتمان‌های موجود در جامعه مشخص باشد. نمی‌شود رسانه‌ای باشد اما هیچ نسبتی با گفتمان‌های زنده در جامعه نداشته باشد. یک رسانه می‌تواند نسبتی با هیچ حزبی نداشته باشد اما نمی‌تواند نقش تریبونی یکی از گفتمان‌های موجود در جامعه را نداشته باشد.

وکیلی گفت: رسانه‌های بخش خصوصی باید این نقش را پررنگ‌تر ایفا کنند. البته یک رسانه خودش می‌تواند قدرت گفتمان‌سازی داشته باشد اما این کار هم از رهگذر نگاه تحلیلی، امکانپذیر است و با نگاه خبریِ صرف قابل تحلیل نیست و حتماً باید با موضع باشد. درست است که ساحت کنونی، عرصه فعالیت و رقابت را برای رسانه‌های کاغذی تنگ کرده است، اما عرصه جدیدی به نام تحلیل را به روی آنها گشوده است. خطر شبکه‌های اجتماعی در حوزه خبر اتفاق افتاده است اما ما هم مثل خیلی از همکاران دیگرمان، مجبور شده‌ایم ولوم خبری‌مان را پائین بیاوریم و ولوم تحلیل‌مان را بالا ببریم و این در چینش تحریریه روزنامه‌ها هم موثر است؛ از این پس، تحریریه با گرایش تحلیل چیده می‌شود نه با گرایش یک رسانه خبری.

خبرنگاری آماتوری جای خود را به خبرنگاری تحقیقی خواهد داد

مهدی فضائلی کارشناس حوزه رسانه هم با تائید افت قابل توجه مخاطبان روزنامه‌های کاغذی در عصر حاضر همزمان با ظهور شبکه‌های اجتماعی، گفت: این یک چالش جدی برای همه رسانه‌های مکتوب است و حتی حوزه نشر کتاب را هم تحت تاثیر قرار داده است؛ در حوزه کتاب، موجب شد که سرمایه‌گذاری عظیمی در حوزه نشر دیجیتال در جهان صورت گیرد؛ طوری که نمایشگاه بزرگی مانند نمایشگاه کتاب فرانکفورت، شعار خودش را در حوزه نشر دیجیتال انتخاب کرده بود. در مجموع آمارهای جهانی هم نشان از کاهش میزان مصرف کاغذ در محصولات فرهنگی مانند کتاب و روزنامه می‌دهد.

وی افزود: در حوزه مطبوعات، این بحث اندکی متفاوت‌تر است؛ تا پیش از این یکی از کارکردهای اصلی رسانه‌ها، خبررسانی بود اما اکنون ابزار انتشار خبر هم به لحاظ سرعت و هم از نظر شیوه ارائه متنوع و دگرگون شده است طوری که به جرئت می‌توان گفت که روزنامه‌ها دیگر نمی‌توانند حامل خبر جدیدی باشند. لذا کاری به نظرم باید در روزنامه‌ها به صورت عاجل به آن توجه شود، پرداخت تحلیلی به مطالب است. باید کمی از خبر عبور کنیم و کارهای گزارشی تحلیلی ارائه کنیم تا بتوانیم وجه تمایز ایجاد کنیم.

 

این کارشناس حوزه رسانه ادامه داد: باید بپذیریم که یکی از آثار شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی – که البته به عقیده من اصطلاح غلطی است چرا که آنها، مجازی نیستند و از قضا خیلی هم واقعی‌اند – این است که ذائقه مردم را هم تغییر داده‌اند؛ آن هم مردمی که تعداد قابل توجهی از آن‌ها از قبل هم حوصله به دست گرفتن روزنامه و خواندن آن را نداشتند. این یک چالش جدی است و باید به آن توجه شود. در این خصوص، تقویت نگاه تحلیلی در روزنامه‌های کاغذی، یکی از اصلی‌ترین راهکارها می‌تواند باشد.

فضائلی گفت: راهکار دیگر که می‌تواند یک وجه ممیزه باشد و باعث احیای رسانه‌های سنتی اعم از خبرگزاری‌ها و مطبوعات شود، قوت گرفتن روزنامه‌نگاری تحقیقی است؛ یعنی یافتن سوژه‌ها ناب و پرداختن تحقیقی به آنها در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی. به عقیده من شبکه‌های اجتماعی نمی‌توانند در این حوزه حرف جدی برای گفتن داشته باشند اما روزنامه‌نگاران توانا می‌توانند کماکان میدان‌داری خود را حفظ کنند.

وی تاکید کرد: البته این کار مستلزم عبور از خبرنگاری آماتوری به خبرنگاری تحلیلی و تحقیقی و حرفه‌ای است. البته معتقدم الان تعداد کسانی که ممکن است چنین توانایی‌هایی داشته باشند، زیاد نیست اما این ظرفیت‌ها باید به وجود بیاید و این کار هم نیازمند آموزش است. علاوه بر کسب مهارت در این بخش‌ها، انتخاب همین رویکرد است که ما دیگر نیازی به خبرنگار آماتور نداریم بلکه باید قدرت جسارت و شهامت در میان دست‌اندرکاران رسانه‌ها بالاتر برود تا بتوانند خبرنگارانی تحلیل‌گر و محقق جذب کنند.

شبکه‌های اجتماعی به رغم اقبال عمومی اعتبار مطبوعات را ندارند

مسعود کوثری استادیار و مدیر گروه ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره میدان‌داری شبکه‌های اجتماعی در عرصه خبر و ارتباط این مسئله با کاهش قابل توجه مخاطبین روزنامه‌های کاغذی در عصر حاضر، گفت: قطعاً وجود شبکه‌های اجتماعی باعث می‌شود بخشی از نشریات کاغذی لطمه ببینند و تیراژشان کاهش پیدا کند. البته قبل از شبکه‌های اجتماعی، این خبرخوان‌ها بودند که این کار را شروع کرده بودند و بعداً این رویه در شبکه‌های اجتماعی هم تداوم پیدا کرد و در شبکه‌ای مثل تلگرام کامل شد.

وی افزود: طبیعتاً سهولت دسترسی مردم به این قبیل خبریاب‌ها سبب شده که اقبال بیشتری به آنها صورت گیرد. این پدیده، جهانی است و تا حدودی به کاهش شمارگان نشریات کاغذی و حتی تعطیلی بعضی از مطبوعات منجر شده است. اما من فکر می‌کنم که ممکن است ما یک دوره دومی هم داشته باشیم که در آن مطبوعات بتوانند به جایگاه اصلی خودشان برگردند. البته در این صورت مطبوعاتی خواهند ماند که کیفی‌تر و مبتنی بر روندهای پژوهشی بیشتری باشند و روزنامه‌نگاری پژوهشی را در دل خود داشته باشند. اینها مواردی است که دیگر انجام دادن آنها به راحتی از عهده شبکه‌های اجتماعی برنمی‌آید.

این استاد ارتباطات اضافه کرد: از آنجا که مرز بین اخبار درست و نادرست در شبکه‌های اجتماعی هنوز روشن و شفاف نیست، اعتبار آنها کماکان با اعتبار مطبوعات فاصله زیادی دارد. به عقیده من همچنان عدم اعتبار منبع و شک و تردید به اخباری که در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد، نقطه آسیب پذیر آنهاست و اگرچه ممکن است موجب اقبال بیشتر شود اما کماکان سایه شک و تردید را در دل مخاطب باقی می‌گذارد و آنها هنوز نتوانسته‌اند به اعتباری که منبع در مطبوعات دارد، دست یابند.

موج سواری شبکه‌های اجتماعی در عرصه خبر رو به افول است

بیژن مقدم مدیرمسئول پایگاه خبری – تحلیلی الف هم در این باره، گفت: وقتی پدیده جدیدی ظهور می‌کند، همه این سوال را مطرح می‌کنند که آیا پدیده قبلی می‌تواند به بقای خودش ادامه بدهد یا از بین می‌رود؟ این مسئله در مورد فضای مجازی و نسبت آن با رسانه‌های سنتی تر هم مطرح است. به طور کلی می‌توان گفت شبکه‌های اجتماعی به همان میزان که می‌تواند به رشد رسانه‌های سنتی کمک کنند، ضدرسانه هم هستند.

وی در توضیح بیشتر افزود: اشاره من به سونامی ارائه اطلاعات به مخاطب در شبکه‌های اجتماعی است؛ این مسئله در آینده عملاً به نوعی دلزدگی رسانه ای از استفاده از این شبکه‌های اجتماعی منجر می‌شود. به این معنا که شما حجم زیادی از اطلاعات را به مخاطب می‌دهید در حالی که فی الواقع او به این حجم زیاد از اطلاعات، اساساً نیازی ندارد؛ حرکت انگشت‌های دست کاربران روی موبایل‌هایشان که مدام در حال رد کردن و در واقع جا انداختن انبوه مطالب در شبکه‌های اجتماعی هستند، نشانه ای است ابتدایی از این دلزگی رسانه ای.

این کارشناس حوزه رسانه با بیان اینکه در حال حاضر کاربران ایرانی شبکه‌های اجتماعی در مقابل این سونامی اطلاعات که در حال رخ دادن است، حالت منفعلی دارند، پیش بینی کرد در آینده نزدیک تعادل در میزان بهره برداری از شبکه‌های اجتماعی برقرار شود و آنها کم کم به سمت مطالب تحلیلی تر و عمقی تر حرکت کنند و در همین راستا تاکید کرد: فعالیت و حرکت شبکه‌های اجتماعی شبیه حرکت یک موج است که هم رفت دارد و هم برگشت. برگشتِ این موج، همان تعادل در استفاده از شبکه‌های اجتماعی است.

مدیرمسئول سایت الف همچنین با تاکید مجدد بر این نکته که ما خستگی مخاطبان شبکه‌های اجتماعی را از این حجم انبوه و در بسیاری موارد بی ربط و حتی مضرّ مطالب در شبکه‌های اجتماعی شاهد هستیم، گفت: البته فعالیت شبکه‌های اجتماعی روی کارکرد رسانه‌های سنتی از قبیل روزنامه‌ها اثر جدی گذاشته است به طوری که آنها (رسانه‌های سنتی) را مجاب کرده به سمت مطالب تحلیلی بروند و از خبر عبور کنند. روزنامه آینده، یک روزنامه تحلیلی خواهد بود.

مقدم در رابطه با توقف انتشار نسخه‌های کاغذی بسیاری از روزنامه‌ها حتی در کشورهایی مانند آمریکا و دورنمای این وضعیت در رابطه با روزنامه‌های ایرانی، گفت: تفاوت ما با آنها این است که آنها حتی در فضای آنلاین هم فروخته می‌شوند اما این مسئله در کشور ما مصداق چندانی ندارد. البته گزارش‌ها حاکی از این است که روزنامه‌های داخلی هم به سمت بارگذاری مطالبشان در وبسایت‌های خودشان رفته اند و به نوعی نسخه‌های اینترتی خود را منتشر می‌کنند اما این لزوماً به معنی بازگشت سرمایه انتشار روزنامه از طریق فروش نسخه آنلاین آن نیست.

پاسخ به «چگونگی» و «چرایی» در جیب شهروند-روزنامه‌نگارها نیست

مجید رضائیان استاد روزنامه‌نگاری و مدرس این رشته در دانشگاه آزاد اسلامی، درباره میدان‌داری شبکه‌های اجتماعی در عرصه خبر و ارتباط این مسئله با کاهش قابل توجه مخاطبین روزنامه‌های کاغذی در عصر حاضر، گفت: این موضوع را باید از دو سر بررسی کرد؛ یک سر روزنامه‌نگاری است که شکل آن رسانه است و یک سر هم مخاطب است که الان خودش آمده و در «اتاق خبر» نشسته است و لاجرم می‌تواند خبر تولید کند، رویداد را پوشش دهد و آن را منتشر کند. نکته مهم اما اینجاست که شما به عنوان «روزنامه‌نگار» تولیدات مهم را داشته باشید؛ حالا می‌خواهید روی کاغذ آنها را چاپ کنید یا از طریق دیگر به مخاطب بدهید.

وی افزود: محتوامحوری کار روزنامه‌نگار است و این روند هم از بین نمی‌رود و روز به روز هم نیاز به آن، بیشتر و بیشتر می‌شود. مثالی می‌زنم؛ الان شبکه‌های اجتماعی گوی سبقت را از نظر خبری از روزنامه‌های کاغذی ربوده‌اند. اما به عنوان مثال آیا آنچه شبکه‌های اجتماعی درباره انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا می نویسند، همه مسئله است؟ خیر. این مسئله تبیین می‌خواهد، چرایی آن باید پاسخ داده شود، چگونگی آن باید پاسخ داده شود، می‌خواهد. پاسخ به این سوالات کار یک آدم حرفه‌ای یا همان روزنامه‌نگار است.

این استاد ارتباطات گفت: به عبارت دیگر، آنچه در جامعه می‌گذشته است، الان در آئینه‌ای جلوی چشم ما قرار می‌گیرد؛ آن هم از نوع آئینه وب ۲. اما اینکه این تصویر دقیقاً چیست و چرا می‌بینیم و چگونه آن را می‌بینیم، نیازمند کارشناس، تحلیل‌گر و روزنامه‌نگار است. الان شهروندان ما خیلی چیزها را می‌دانند ولی در شوک هستند و چندان از خود نمی‌پرسند که چرا چنین شد؟ اساساً ژانر روزنامه‌نگاری در جهان به سمت نگاه تحلیلی و عمقی حرکت کرده است؛ نه تنها برای روزنامه‌ها بلکه برای شبکه‌های تلویزیونی و در فضای وب هم این اتفاق افتاده است. ما هم در ایران این حرکت را شروع کرده‌ایم اما سریع نیست و پربسامد هم نیست. پس باید آن را تقویت کرد.

منبع:مهر

کلیدواژه ها:
زمان انتشار: ۲۹ آذر, ۱۳۹۵

مطالب مرتبط


  • آخرین اخبار
  • پربیننده ترین ها
  • آرشیو