زمان انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۶ -

آیا کاکا بازیکن بزرگی بود؟

حمیدرضا صدر به وداع کاکا پرداخته، به شخصیت نامتعارف ستاره برزیلی...

سرای نور؛در این مطلب روایتی از ستاره برزیلی سال‌های نه چندان دور دنیای فوتبال به قلم حمیدرضا صدر میخوانید:

 

مدت ها بود محو شده بود، پیدایش نمی کردیم. نمی دانستیم به میدان می رود یا نه، نمی دانستیم دنبال توپ می دود یا خیر… و ناگهان خبر وداعش را شنیدیم. در سی و پنج سالگی با پیراهن ارلاندو در ایالات متحده. ولی او خیلی پیشترها در سی سالگی تمام شده بود، گم شده بود، از زمان نزولش در رئال، از دوران بازگشتش به میلان. قضاوت در باره اش سخت است. کاکا در مقایسه با همتایانش چه جایگاهی دارد؟ بازیکن حل شده در تیم بود یا یکی از آن ستاره های مهار ناپذیر. تا چه حد مرد روزهای طوفانی بود و در عصر ستاره سالاری چگونه خودش را تعریف کرد؟

در ۲۰۰۷ که توپ طلا گرفت چهارمین برزیلی رباینده آن توپ پس از رونالدو، ریوالدو و رونالدینیو شده بود. دورانی که می گفتند یکی از بهترین های جهان شده. او در مصاف با کریستیانو رونالدو و لیونل مسی، و همین طور دروگبا و پیرلو و فن نیستلروی و زلاتان آن توپ را به چنگ آورده بود. پله می گفت “کاکا بازیکن کاملی است” و رونالدینیو می گفت “کاری نیست که کاکا از پس آن برنیاید”.

 

سریع بود و خوش تکنیک، خوش قریحه و ماهر، هم می توانست مهاجم نوک باشد و هم مهاجم دوم، هم از گوش ها بتازد و هم نقش مرد بازیساز را ایفا کند. با سیمایی خوش و رویکرد مثبتش نشانی از ستاره های دوران نداشت، نه اهل آرایش مو بود و نه دنبال خالکوبی، نه به مصاحبه های نمایشی تن می داد و نه  اهل جنجال های رسانه ای بشمار می رفت.

کاکا برخلاف اکثر ستاره های برزیلی، سپید پوست بود و برخلاف همتایان سیاهش از دل محله های فقیرنشین بالا نیامده بود، پدرش مهندس عمران بود و مادرش، یک معلم. در جوانان سائوپولو استعدادش را عیان ساخته و در جام جهانی ۲۰۰۲ فقط هجده دقیقه آخر بازی با کاستاریکا جای ریوالدو خارج شده از میدان بازی کرد، ولی مدال قهرمانی را بر گردنش آویخت. وقتی در ۲۰۰۳ با هشت میلیون یورو راهی میلان شد، برلوسکونی مبلغ پرداخت شده برایش را  چیزی در حد نقل و نبات خواند. او کمی بعد جای رویی کاستا را به عنوان “مرد میانی بازیساز” گرفت و پشت سر یان دال توماسون، فلیپه اینزاگی و آندره ی شوچنکو ایستاد. میلان با پاس او و ضربه شوا مهر قهرمانی اسکودتو را ثبت کرد. در ۲۰۰۴ که قهرمان سری آ شد آن قدر معرکه بازی کرده بود تا عنوان بهترین باریکن سال سری آ را نصیب خود کند، بالاتر از شوچنکو، توتی، آدریانو، ترزگه و ویری.

 

با این وصف نمی دانستیم تا چه حد می توانیم به کاکا در روزهای سخت دل ببندیم. چنان که در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۰۵ برابر لیورپول دو سوی چهره اش را عیان ساخت، هم خوب بود و هم بد، هم پویا و هم ایستا. در نیمه اول خارق العاده بازی کرد و ضربه آزاد بدست آمده توسط او به گل مالدینی انجامید و گل هرنان کرسپو هم برتافته از چرخش و پاس معرکه اش بود. میلان با سه گل نیمه اول را به پایان برد، ولی کاکا با ورود دی دی هامان در نیمه دوم بی اثر شد و خنثی و میلان هم همه چیز را از دست داد. با این وصف دو سال بعد لیگ قهرمان ۲۰۰۷ را فتح کرد تا مدال های سرخ و سیاهش کامل شود و شیرین ترین دوران زندگی اش را سپری کند.

انتقالش به رئال مادرید در ۲۰۰۹ آغازی بود بر پایانی زودهنگام، خیلی زودهنگام. بیست و هفت ساله بود و میلان نمی توانست پیشنهاد هفتاد میلیونی رئال را رد کند. قراردادش شش ساله بود، ولی می دانستیم رئال برای ستاره ها، تیغه ای دارد دو لبه. در یک سو آسمان قرار گرفته و در سوی دیگر قعر چاه ها. کاکا در نخستین فصلش در برنابئو که رئال در لیگ دوم شد هشت گل زد و شش پاس گل ارسال کرد، ولی کابوس بزرگ در ۲۰۱۰ فرا رسید. از یک سو مصدوم شد و از سوی دیگر مورینیو بر آن نیمکت نشست که اعتقاد چندانی به او نداشت. کاکا طی قهرمانی رئال فصل ۱۲-۲۰۱۱ پنج گل زد و نه پاس گل ارسال کرد، ولی در آخرین فصلش، ۱۳-۲۰۱۲ ، در سایه مردان میانی رئال از اوزیل و مودریچ گرفته تا اسین و خدیرا و ژابی آلونسو محو شد و فقط نوزده بار در همه رقابت ها  به میدان رفت. شیفتگانش می گفتند مورینیو، کاکا را نابود کرد، چنان که کاسیاس را نابود کرد. ولی وقتی کاکا در ۲۰۱۳ به میلان بازگشت برخلاف بسیاری از بازیکنانی که دوباره خود را بر مدار اصلی قرار می دهند ناکام ماند. او تعداد گل های میلانی اش را به صد رساند، ولی میلانی ها دریافتند جادویی کاکایی تمام شده.

 

در ۲۰۱۴ راهی اورلاندو در آمریکا شد و مدتی را هم در سائوپولو سپری کرد، ولی تمام شده بود. می گفتند یکی از آن برزیلی هایی بود که ذهنیت آهنین بازیکنان اروپایی را نداشت (مگر نیمار برابر دوربین ها گریه نکرد؟ و مگر تیاگو سیلوا از نواختن ضربه پنالتی در جام جهانی پرهیر نکرد؟

 

شیفتگی اش به بودائیسم و مسیحیت سوی دیگر شخصیت کاکا را ساخته بود. یادمان نمی رفت وقتی سوت پایان لیگ قهرمانان ۲۰۰۷ را نواختند پیراهنش را درآورد و زانو زد و شروع کرد به دعا خواندن. روی پیراهنش نوشته شده بود “به مسیح تعلق دارم”. او به اوانجلیست هایی که از ۱۹۸۶ در برزیل کلیساهای جدیدی برپا می کردند آن قدر دل بسته شد که ده درصد درآمدهایش را به آنها داد. همان کلیسایی که دو تن از بانیانش به دلیل پولشویی راهی زندان شدند. حتی متن وداعش هم آمیخته به مضامین مذهبی بود “… پدر روحانی، بیش از آن که تصور می کردم بدست آورده ام. سپاسگذارم و آماده سفر بعدی ام با نام حضرت مسیح هستم، آمین”.

 

کاکا در مقایسه با همتایانش چه جایگاهی دارد؟

یادمان باشد فقط هشت بازیکن هم جام باشگاه های اروپا / لیگ قهرمانان را برده اند و هم جام جهانی را فتح کرده اند و هم توپ طلا را به چنگ آورده اند: بابی چارلتون، گرد مولر، فرانتس بکن بائر، پائولو روسی، زین الدین زیدان، ریوالدو، رونالدینیو.. و او: کاکا.

کلیدواژه ها:
زمان انتشار: ۲۷ آذر, ۱۳۹۶

مطالب مرتبط


  • آخرین اخبار
  • پربیننده ترین ها
  • آرشیو