زمان انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۶ -

سرباز سر به زیر تیم ژنرال ها رفت…

حمیدرضا صدر به جدایی خاویر ماسکرانو از بارسلونا پرداخته، به وداع زمستانی...

سرای نور؛طی آن هفت سال و نیم در نوکمپ نقش “سرباز” را بازی کرد، در حالی که قامت کاپیتانی هم داشت. از پذیرفتن نقش “کارگر” طفره نرفت، در حالی که می دانستیم در قلب دفاع بارسلونا “معمار” بزرگی ایستاده… هفت سال و نیم به سرعت سپری شده بودند، زمستان ۲۰۱۸ زود از راه رسیده بود. زمستان آمده بود و می گفت سفر پسر آرژانتینی از ریور پلات به وستهام و لیورپول و سرانجام بارسلونا به پایان رسیده. ماسکرانو می رفت، بی آن که هنرهایش را به رخ بکشد. می رفت تا در سی و سه سالگی پرده دیگری را در چین بازی کند.

 

وقتی ماسکرانو در ۲۰۱۰ از لیورپول راهی نوکمپ شد، بارسا در اوج قرار داشت و پیوستنش در هیاهوی ورود داوید ویا بی اهمیت جلوه کرد. یحیی توره رفته بود، ولی سرجیو بوسکتس آن جا بود و همه می دانستند کسی نمی تواند جای بوسکتس را بگیرد. ژاوی و اینیستا در اوج قرار داشتند و تیاگو آلکانترا جوان به مرز شکوفایی رسیده بود و سال بعد هم سسک فابرگاس وارد می شد. جایی برای ماسکرانو در خط میانی بارسا وجود نداشت و خیلی ها جدایی اش از لیورپول را خطای بزرگ زندگی حرفه‌ای اش می خواندند. می گفتند در بارسا تک افتاده خواهد ماند. خودش می گفت تصور نمی کرد در بارسا دوام آورد.

 

بارسا در نخستین بازی ماسکرانو با آن پیراهن در لیگ، مغلوب هرکولس شد، ۲-۰ در نوکمپ. او آن فصل را روی نیمکت در انتظار ورود های گاه و بیگاهی سپری کرد. انتظار کشید و انتظار. می گفت کسی که دارای اراده ای آهنین است، جهان را بر اساس توانایی های خود بازتعریف می کند… سرانجام فینال لیگ قهرمانان بارسا – منچستر یونایتد در می ۲۰۱۱ فرا رسید و ورق برگشت. کاپیتان پویول غایب بود و گواردیولا نقش زوج پیکه در قلب دفاع را به او داد. او با اعتماد به نفس بازی کرد، بی نقص. برابر هرناندز، وین رونی، رایان گیگز. او با پیروزی ۱-۳ بر بام اروپا ایستاد و از آن پس یک خط عقب تر رفت و زوج پیکه شد. با ۷۴/۱ متر قد بیست سانتی متر کوتاه تر از پیکه بلند بالا بود، ولی بازی با پایش غنایی داشت که ترکیبش با پیکه را غبطه انگیز کرد. می گفتند با هم تله پاتی دارند. می گفتند با چشم های بسته یکدیگر را پیدا می کنند.

 

 

ماسکرانو تکنیک والایی داشت. توپ را با قدرت مهار می کرد و با ظرافت پاس می داد، ولی مهارتش با هنرنمایی از نوع جادوی اینیستا، ژاوی و مسی فرق داشت. گاهی به نظر می رسید سازی که می نوازد با قطعات فاخر بارسا تناسبی ندارد، ولی از آن نوازنده هایی بود که نمی خواست صدای سازش بلند شود، همان سازی که بدون نواخته شدنش ارکستر لنگ می زد. ماسکرانو هم برای پپ گواردیولا بازی کرد، هم تاتا ویانووا و هم لوییز انریکه. یکی از کاپیتان های بارسا – کنار اینیستا، مسی و پیکه – شد و هر بار به میدان رفت می دانستیم وظایفش را بی کم و کاست انجام خواهد داد. یادمان نرفته بود در اولین بازی اش با پیراهن لیورپول در اولدترافورد با گرفتن دو کارت زرد – اول برای به زمین کوفتن پل اسکولز و سپس دویدن به سوی استیو بنت، داور دیدار – اخراج شد، ولی این را هم می دانستیم مدافعی شده بی اعتنا به خشونت و درگیری های تن به تن. مدافعی شده آغازگر بازی دوباره تیم.

 

ماسکرانو بیش از سیصد بار آن پیراهن را پوشید. با حرفه ای گری، تعهد و تمرکز. بی ادعا، بی ادا، بی نق زدن، بی اعتنا به رسانه ها. هفده مدال بر گردن آویخت که چهارتایش برای قهرمانی لالیگا بودند و دو تایش برای فتح لیگ قهرمانان…  ورود ساموئل اومتیتی به مفهوم نیمکت نشینی اش بود. زمستان ۲۰۱۸ آمد. زمان وداع فرا رسید. همه در مرکز گردهمایی نوکمپ جمع شدند. همه بازیکنان تیم به علاوه مدیران باشگاه و صد روزنامه نگار و عکاس.

 

پویول و آبیدال هم آمدند. جوردی آلبا طی پیامی از او ستایش کرد و لوییز سوارز فاش کرد چگونه نصایح خاویر را آویزه گوشش کرده.

 

 

همه آمدند تا با سرباز وداع کنند. تا از ته دل بدرقه اش کنند. تا بگویند چقدر معرکه بوده. خاویر با همان سادگی ذاتی اش خداحافظی کرد، با تواضع، با افتادگی، با متانت. با چشم های خیس شده از اشک. گفت رویای شیرین تمام شده، گفت پوشیدن پیراهن بارسا افتخاری بوده بزرگ. گفت بازی کنار اینیستا موهبتی بوده دل افزا. گفت خاطره های تلخ و شیرین نوکمپ برای همیشه در دلش جاری خواهند بود و در هر لحظه حضورش در بارسا طعم خوشبختی را چشیده. گفت آن جا راز زندگی کردن را آموخته، اهمیت یکدست بودن را، همدلی را.

 

سرباز رفت. در سی و سه سالگی، پس از فتح همه قله ها.

 

کلیدواژه ها:
زمان انتشار: ۵ بهمن, ۱۳۹۶

مطالب مرتبط


  • آخرین اخبار
  • پربیننده ترین ها
  • آرشیو