به گزارش سرای نور؛ این روزها دوباره در کوهستانها، صدای شلیک تفنگها طنینانداز است، اما دیگر با صدای اولین شلیک، نه دسته پرندهای میپرد، نه مرالی میگریزد و نه خرگوشها پنهان میشوند، در بیشهها نیز، هنوز باگذشت بیش از نیمقرن، صدای صفیر گلوله به آخرین ببرهای مازندران به گوش میرسد.
شکارچیان از وقتی فصل شکار آغازشده، آخر هفتهها از صبح زود تا پیش از تاریکی که اجازه شکار دارد برای به کوهستان میروند اما طی این روزها تخیلی شکاری پیدا نکردهاند.
مهدی شکارچی است که هرسال برای پروانه شکار پول پرداخت میکند میگوید: شکاری دیگر وجود ندارد و دلیل آن را بیشتر شکارهای غیرقانونی میدانم.
امروز حتی پرواز دستهجمعی کبوتران وحشی را هم نمیتوان دید و تنها چیزی که اکنون میتوان در جنگل دید، پرواز دستهجمعی گنجشکهاست
شیرویه اسماعیلی که مدتهاست شکار را کنار گذاشته نیز میگوید: درگذشته، شاید دو دهه پیش، هنگامیکه به جنگل میرفتیم، امکان نداشت مرال گریزپایی را نبینی اما امروز حتی پرواز دستهجمعی کبوتران وحشی را هم نمیتوان دید و تنها چیزی که اکنون میتوان در جنگل دید، پرواز دستهجمعی گنجشکهاست.
ابراهیم فلاحی رئیس اداره محیطزیست شهرستان سوادکوه نیز در رابطه با فصل شکار میگوید: برای منطقه سوادکوه که دارای بخش جنگلی و کوهستانی است، گونههای قابل شکار عبارتند از کبک و تیهو که از اواسط آبان تا اواسط دیماه فصل شکار این گونهها است و شکارچیان دو روز آخر هفته مجاز برای شکار هستند و در هر سفر یک شکارچی میتواند چهار قطعه شکار کند.
وی در رابطه با مناطق ممنوع شکار بیان میکند: مناطق جنگلی کاملاً شکارممنوع هستند و مجوز شکار برای مناطق کوهستانی نیز خارج از مناطق چهارگانه شکارممنوع است و در داخل مناطق ممنوعه جنگلی علاوه ممنوعیت شکار، قطع هرگونه درخت و تخریب نیز ممنوع است.
وی افزود: مأمورین در این مناطق بهصورت شبانهروزی مستقر هستند اما ما مکانی را برای ایست بازرسی شکارچیان نداریم و از سوی دادستان شهرستان حکمی داریم که بتوانیم افرادی که در شکارگاهها هستند و به آنها مشکوک هستیم را بازرسی کنیم.
تعداد محیطبانان کل منطقه شامل شهرستانهای سوادکوه، سوادکوه شمالی و بخشی از منطقه دودانگه ساری، تقریباً ۲۳ محیطبان هستند
فلاحی در ادامه بابیان اینکه تعداد محیطبانان ما در منطقه بسیار کم هستند افزود: تعداد محیطبانان کل منطقه شامل شهرستانهای سوادکوه، سوادکوه شمالی و بخشی از منطقه دودانگه ساری، تقریباً ۲۳ محیطبان هستند درحالیکه در دنیا سرانه برای هر محیطبان سه هزار هکتار در نظر گرفتهشده است و در اینجا باوجود هجوم شکارچیان در منطقه برای بالای هر ۱۱ هزار هکتار یک محیطبان داریم.
فلاحی ادامه داد: برای هر محیطبان ۱۲ وظیفه تعریفشده است که یکی از وظایف آنها کشف و ضبط جرائم شکار است ولی همین وظیفه برای محیطزیست بهعنوان یک گلوگاه محسوب میشود و محیطبان فرصت آن را نمییابد به بقیه وظایف خود عمل کند زیرا محیطبان بهصورت شبانهروزی بیشتر درگیر شکارچیان متخلف هستند و افرادی که هیچ نوع ممنوعیتی را رعایت نمیکنند.
دکتر حسن تقوی، هیئتعلمی گروه زیستشناسی دانشگاه مازندران نیز بیان میکند: در حال حاضر اکوسیستم به سمتی پیش رفته است که اکثراً شاهد انقراض گونههای جانوری هستیم، حتی گونههایی که بیان میشود در حال انقراض نیستند اگر دقیق بررسی شود میبینیم که بازهم تعداد آنها بهگونهای نیست که شکار پیشنهاد شود.
شکار ممنوع شود/ نابوی زیستگاه ها
وی افزود: با توجه به مطالعات بومشناختی که اخیراً انجامگرفته است اصلاً نباید شکار انجام گیرد، چراکه زیستگاهها بهطورکلی ازمیانرفته است و ما دیگر جانوری نداریم که زیستگاه آن دچار تغییر یا تخریب نشده باشد و پیشنهاد میشود تا مدتی شکار هرگونه جانوری منع شود.
تقوی با تأکید بر اینکه شکار حتی گونههایی که بهظاهر در معرض خطر انقراض نیستند باید منع شود تا مطالعات جامعتری صورت پذیرد، ادامه داد: بعید است اکنون بتوانیم جانور یا پرندهای را نام ببریم که در معرض خطر نباشد.
وی در ادامه بیان کرد: اکثر پرندگان در حال انقراض قرار دارند و زیستگاه جانوران ساکن این منطقه همچون دیگر مناطق، اکثراً به خاطر ساختوسازها، قطع درختان، بهرهبرداری از معادن و کوهها تخریبشده است و ازاینرو تمام گونهها آسیبپذیر شدهاند.
به بیان این استاد دانشگاه، مدیریت شکار بهصورت شکار جانوران پرورش دادهشده مشکلی نخواهد داشت، اما در جامعه ما پرورش و سپس رهاسازی صورت نمیگیرد و شکار جانوران غیر پرورشی، جانورانی که بهسختی با تغییرات بومشناختی خود را وفق دادهاند و توانستهاند نجات یابند امر خوب و توصیهشدهای نیست.
بیشک مسائل محیطزیست یکی از مهمترین مسائل جامعه بشری در دوره متأخر است و مسائل و مشکلاتی که ریشه درکنش انسان و فرایندهای حاکم بر زندگی اجتماعی وی دارند. وقتی انسان در استفاده از کارکرد و توانایی محیطزیست افراط کند، محیطزیست دچار مشکل میشود که یکی از آنها همین مسئله شکار بیرویه و آسیب زیستگاههای جانوران و پرندگان است که منجر به انقراض یا خطر انقراض گونههای جانوری میشود. جانورانی که صدها نقش اکولوژیکی در محیطزیست دارند و نقش اساسی در تأمین تعادل حیات درروی کره زمین را بر عهدهدارند.
آنچه تاکنون انجامشده است و به نتیجه دلخواه نرسیده، این است که تنها با اعمال بازدارنده و کنترل صرف نمیتوان مانع شکار غیرمجاز و بیرویه شد. نهادهایی همچون سازمان محیطزیست با منابع مالی و انسانی ناکافی بهتنهایی نمیتواند رافع این مشکل باشد.
در کنار تلاش این سازمان برای رفع این مسائل و آسیبها، دعوت از مردم، آگاهیبخشی و آموزش حیواندوستی به مردم و درنهایت مشارکت مدنی مردم میتواند راهگشا باشد. مردمی که تأثیر مثبت رفع این مسائل درنهایت به زندگی خود آنها بازمیگردد و ز جملهٔ شناختهشدهترین نمونههای انقراض یکگونه بهوسیلهٔ شکار بیرویه، نابود شدن نسل ببر مازندران است.
منبع:مهر