زمان انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ -

آیا ما به علی (ع) ظلم نمی‌کنیم؟!

امامت و ولایت علی (ع) اعلام شده تا «ثقلین» آن دو میراث گرانقدر پیامبر ، قرآن و عترت در کنار هم (لن یفترقا) مردمان را از خطر انحراف و سقوط برهاند و تمسک به این دو میراث گرانقدر الهی و نبوی آدمیان را به ساحل نجات و کوثر ابدی رهنمون سازد.

سرای نور؛امیرمومنان علی (ع) به فرمان الهی در غدیر خم به وصایت و جانشینی پیامبر خاتم برگزیده نشد که عده ای پس از آن واقعه بزرگ کتمانش کنند، برخی زیر بیعتشان بزنند، برخی فقط نام علی را بر زبان برانند و برخی خشک مغز منحرف متنسک جهل مدار، کافرش بخوانند و ریختن خونش را مباح!!

و برخی و برخی … بلکه علی مرتضی به عنوان اعلم، ازهد، اعدل، اشجع، شایسته ترین و والاترین انسان بعد از محمد مصطفی، به امامت و راهبری امت برگزیده شد تا همه حاکمان تا برپایی قیامت ، بتوانند الگویی تمام عیار و بی نظیر برای حکومت را در وجود علی تحقق یافته ببینند و اگر بخواهند و بتوانند پا بر روی نفس سرکش خود بگذارند و بر محور حق و عدالت و درستکاری و دانایی حکم برانند، حق مردم را رعایت کنند، و به سوی دیکتاتوری و خودرأیی و استبداد و تضییع حقوق مردم نروند و به گونه ای عمل کنند که نه تنها مردم برای زندگی کردن امیدهای فراوان دنیوی داشته باشند بلکه مهم تر از آن فلسفه هستی و بودن خود را در سایه گسترش عقل و دین و معرفت دریابند و چراغ های روشنی برای حرکت در مسیر رشد و کمال و تعالی و سرانجام زندگی ابدی در رضوان الهی فراروی خود مشاهده کنند.

علی (ع) الگویی برای حاکمان و مردم

آری امیرمومنان برای امامت امام شد و برای نشان دادن راه هم به «حاکمان» و هم به همه «مردمان» در همه قرون و اعصار .

علی (ع) امام نشد که فقط از او گفته شود و برایش نوشته شود که البته گفتن از آن حجت بر حق خداوند و نوشتن درباره آن امام بزرگوار به مصداق حدیث شریف «ذکرُ علّیٍ عبادة » هم عبادت است و هم از جمله بزرگ ترین فضیلت ها و توفیق ها اما با همه این اوصاف علی (ع) و همه انبیاء و اولیای الهی برای تبعیت شدن، حرکت کردن ، مبعوث و به امامت و ولایت برگزیده شده اند. آن ولی خدا که خود «قرآن ناطق» بود، امامتش اعلام و علنی شد تا «قرآن صامت» صامت نماند، تفسیر به رای نشود، روی طاقچه خانه ها و در کتابخانه ها مهجور نماند، فقط برای عروس و دامادها هدیه گذاشته نشود، فقط در مساجد و قبرستان ها و برای «رفتگان» و «مردگان» خوانده نشود!

امامت و ولایت علی (ع) اعلام شده تا «ثقلین» آن دو میراث گرانقدر پیامبر ، قرآن و عترت در کنار هم (لن یفترقا) مردمان را از خطر انحراف و سقوط برهاند و تمسک به این دو میراث گرانقدر الهی و نبوی آدمیان را به ساحل نجات و کوثر ابدی رهنمون سازد اما آیا واقعا همه مدعیان مسلمانی وخصوصا همه ما شیعیان مدعی، با قرآن، این کلام و وحی مُنزل الهی مأنوسیم و گفتار و کردار و رفتارمان مطابق قرآن و مشی و روش مولا است؟! پاسخ روشن است! آری حتی گفتار و رفتار و عمل برخی مسئولان ما در همین نظام اسلامی نسبتی با امیرمومنان ندارد! امیرالمومنین و امامی که برای الگوشدن، سرمشق شدن و تبعیت شدن به امامت رسید.

کدام ظلم به علی (ع)؟!

همیشه گفته ایم و شنیده ایم از مظلومیت علی مرتضی، این برترین انسان بعد از حضرت مصطفی، از مظلومیت بزرگوار انسان و امامی که جانشین پیامبر، قرآن ناطق، همسر زهرای اطهر، پدر حسنین و زینبین بود و اسدا… غالب و حیدر کرار. از مظلومیت امامی گفته ایم که به فرموده رسول اکرم «باب مدینه علم نبوی» بود و اعلم تمامی عالمان. او که ازهد پارسایان بود و امیر بیان و قله فهم و بصیرت و ایمان، او که خود می فرمود که همه پرده ها کنار رود ذره ای به ایمان علی اضافه نمی شود امیرمومنانی که خوارج کافرش خواندند، وای که این چه مظلومیتی است؟! گفته ایم و نوشته ایم و خوانده ایم حدیث «دار» را و حدیث «منزلت» را درباره او، متواترترین حدیث را ، حدیث غدیرخم را «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» درباره جانشینی و امامت و ولایت او بارها و بارها خوانده ایم و شنیده ایم، اما چه خون ها که به دل مولا نکردند «قاسطین» ، «ناکثین» و «مارقین» !! چه ها که نکردند با علی که به نص صریح قرآن حتی در هنگام رکوع نمازش ، «سائل» را ناامید نمی کرد، او که در هنگامه خطر چه در «اُحد» و چه قبل از آن در «لیلة المبیت» در نهایت اخلاص به جای پیامبر در بالین خطر آرمید تا جان «حبیب خدا» در امان بماند و چه نیکو خدای پیامبر مزدش را در قرآن و آیه ۲۰۷ سوره بقره عطا فرمود «و مِن الناس مَن یَشری نفسَهُ ابتغا مرضات ا…»

اما برخی از امت با او چه کردند، با فاتح خیبر، با او که پیامبر درباره رزم خدایی و سراسر اخلاصش در غزوه خندق (احزاب) آن چنان فرمود و ضربه او را بر پیکر جنگاورترین مرد عرب عمروبن عبدود در یوم خندق بالاتر از عمل امت تا روز قیامت اعلام کرد.اما با علی چه کردند که در شقشقة هَدَرَت از «خار در چشم» و «استخوان در گلو» سخن گفت با ولی خدا، او که به هنگام نماز آن چنان مستغرق در حضرت حق بود که تیر از پایش بیرون می کشیدند…

مگر علی (ع) نماز می خواند؟!

اما برخی «شامیان » به گاه شنیدن خبر ضربت خوردن و شهادت حضرتش چنین بر زبان راندند که علی در مسجد چه می کرده؟! مگر او نماز می خوانده؟! خدایا بعید نیست اگر از چشم به جای اشک ، خون جاری شود، اگر قالب تهی کنیم از ظلمی که به علی رفت و می رود. چگونه بنویسیم که به دستور معاویه ای که خلافت را به سلطنت تبدیل کرد در هفتاد هزار منبر هر روز علی ولی خدا را دشنام و ناسزا می گفتند ، همان علی که قرآن در وصفش آیات دارد، پیامبر خدا او را جان خود می داند و در ماجرای «مباهله» فقط علی و همسرش را و دو فرزند علی و فاطمه را به میدان می برد. چه می توان گفت که حتی پیکر مطهر حجت خدا بعد از شهادت در محراب عبادت در امان نبود و صد سال قبر مطهرش مخفی ماند.

سخن کوتاه کنم و این واقعیت را بنویسم که بزرگ ترین ظلمی که به انسانیت شد گرفتن علی (ع) نه تنها از اسلام و مسلمانان بلکه از عالم بشریت بود، ظلمی که بر اثر ترکیب نحس جهالت و قساوت و شقاوت، تحجر و تَنسک، عوام فریبی و ظاهربینی و انحراف وامام نشناسی و تبعیت از نفسانیت در کسوت شنیع «امام کُشی» چهره کریه خود را نشان داد.

اما آیا فقط آنان که بستر شهادت علی ولی خدا را فراهم کردند و آنان که در این بزرگ ترین جنایت تاریخ مباشرت ورزیدند، در حق امیرمومنان و حجت خدا و جامعه انسانی ظلم کردند؟!

آیا اگر مسلمان باشیم و به روش و منش سیره علی در عبادت و یکتاپرستی و انس با خدا، در مؤانست با قرآن و در پیروی از سنت پیامبر، در رفتار و معاشرت با مردم و در حکومت بر مردم و در حفاظت از بیت المال و دستگیری از کم بضاعتان و یتیمان و در قضاوت و در شجاعت و ظلم ستیزی و مظلوم یاوری به امیرمومنان تأسی نجوییم ، به اسلام و قرآن و امیرمومنان ظلم نکرده ایم؟

کلیدواژه ها:
زمان انتشار: ۲۵ خرداد, ۱۳۹۶

مطالب مرتبط


  • آخرین اخبار
  • پربیننده ترین ها
  • آرشیو