زمان انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ -

علی(ع) مظهر عدالت محمدی(ص)

«ای دنیا! چه می شد که همه توان خود را گرد می آوردی و در هر روزگاری «علی» ای با آن قلب و زبان و امتیازاتش عنایت می کردی!...از علی نوشتم و چه بسیار زیارت ایشان و پیوستن به رکاب وی را آرزو کردم. ایشان منهج من، و مرد آزادی و عدالت و صلح است».

سرای نور؛در میان بزرگان جهان اسلام و حتی بزرگان مسیحی منصف دنیای غرب(فلاسفه، شاعران، نویسندگان،جامعه شناسان و…)کمتر کسی که شیفته روش و سلوک زندگی و  شیوه حکومتداری حضرت امیرالمومنین(ع) نشده و زبان به تعریف و تمجید حضرت نگشاید. راه و مرام حکومتداری حضرت در دوران پر فراز و نشیب صدر اسلام، هر انسان عالم و متفکری تحت تاثیر قرار می دهد. در همین خصوص در بخش دوم از نوشتار پیش روی به بازخوانی دیدگاه های جرج جرداق:شاعر و نویسنده مسیحی مشهور لبنان در خصوص مقام والای امیرالمومنین(ع) می پردازیم.

جرج سمعان جرداق(۱۹۲۶-۲۰۱۴م)، مشهور به جورج (جرج) جرداق، نویسنده و شاعر مسیحی لبنانی و نویسنده کتاب مشهور امام علی صدای عدالت انسانی است. جرج جرداق در سال ۱۹۲۶مدر یک خانواده مسیحی ارتودکس قحطانی‌تبار در شهرک «الجدیدة» منطقه مرجعیون در جنوب لبنان زاده شد. تحصیلات ابتدایی خود را در یکی از مدارس همان روستا به پایان رساند. چنانکه خودش گفته است در دوران نوجوانی بارها از مدرسه گریخته و به آغوش طبیعت رفته تا به مطالعه نهج البلاغه، دیوان متنبی (شاعر شهیر عرب) و کتاب مجمع البحرین از شیخ ناصی الیازجی بپردازد. آشنایی وی با نهج البلاغه به واسطه برادرش فؤاد جرداق (مهندس، لغت‌شناس، شاعر) بود که وی را در این کار تشویق کرد. جرج در ۱۳ سالگی بیشتر مطالب نهج البلاغه و دو کتاب ادبی دیگر را حفظ بوده است. جرداق تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشکده پاتریاکیه (بطروکیه) در بیروت به پایان برد. در نهایت وی در ۱۴ آبان ۱۳۹۳ (پنجم نوامبر ۲۰۱۴) درگذشت.

گرایش جرج جرداق به امام علی(ع):

جرج جرداق در مصاحبه با رسانه ها از علل مختلفی سخن می گود که منجر به جاذبه و کشش او به سوی امیرالمومنین(ع) گردید. با این حال مهمترین این علت ها را در محتوای نامه های حضرت بیان می دارد.«ایشان در نامه ابوموسی گفته ­اند: شما کسی را مهربانتر از من نسبت به اتحاد و تجمیع امت اسلامی نمی ­توانید مشاهده کنید و در نامه دیگر به مالک می ­فرمایند: مردم یا برادر تو در آیین و دین هستند یا همنوع تو در آفرینش. البته این کلمات، برآمده از فرهنگ دینی ماست اما این کلمات از شخصی مثل علی بن ابیطالب (ع) باعث می­شود که واقعا عظمت را تنها در نگاه دینی به یک انسان در نظر نگرفت. این نکات امروز بسیار کمرنگ شده اند، اصلا توجهی به آنها نمی شود و تعصبات دینی باعث شده که ما دائم و دائم در حال کوبیدن بر طبل تفرقه و فاصله گرفتن از برادران ایمانی خود باشیم».

این نگاه و شیفتگی تنها در جرج جرداق مسیحی لبنانی نیست بلکه بلکه فقید بزرگوار بولس سلامه، ادیب و شاعر نام‌آور و قاضی طائفه مسیحی لبنان، مرحوم سلیمان کتانی، از جمله دیگر ادیبان مسیحی در لبنان هستند که آثار ماندگاری در وصف امیرالؤمنین و اهل بیت(ع) دارند و جالب است که مورد تأیید و اکرام بزرگان شیعه هم قرار گرفته‌اند.

جرداق معتقد است که شخصیتی نزدیک به  علی علیه السلام و روش تفکر وی وجود ندارد. او علی علیه اسلام را انسانی ناب برمی شمارد و معتقد است که لازم نیست صفت ربوبیت به ایشان بدهیم؛ علی یک انسان است اما قدرت ایشان در ایجاد نوعی بیداری و نوعی آگاهی جهانی در زمینه حقوق و برابرای و عدل و عفو و تسامح  باعث شده است تا وی در نظر برخی افراد فرا بشری باشد.جرداق آنگاه می گوید: علی علیه السلام یک انسان نمونه بودند. ایشان در دولتش عدالت محمدی (ص) را بنیان نهادند. مگر ایشان نیست که می گوید فقر در وطن، غربت است. مال در غربت، وطن است و اینکه مردم دو گروه هستند: یا برادر تو در دین هستند و یا همنوع تو در آفرینش هستند.

این همان چیزی است که جبران خلیل جبران نیز به آن اشاره کرده است جبران از امام علی(ع) تاثیر پذیرفت و در مورد ایشان می گوید پیامبر(ص) امام علی (ع) را به عیسی بن مریم تشبیه می کرد این تشبیهی تنها جسمانی نیست چون من یقین دارم که نور علی از نور پیامبران و فرستادگان خداوند متفاوت نیست. از منظر این نهج البلاغه پژوه خاطرنشان « سخن یسوع و طلب غفران و رحمت  برای کسانی که صلیب را برای وی مهیا می کردند، با سخن امام علی (ع) هنگامی که از سوی ابن ملجم ضربت خورد شباهت دارد آنجا که فرمود: اگر زنده ماندم خودم به کارش رسیدگی می کنم اگر مردم، او را یک ضربت بزنید».

بعد از علی(ع) درباره کسی نمی نویسم:

جرج جرداق درباره راز عدم نوشتن در باره شخصیت دیگری غیر از علی علیه السلام سخن می گوید و بیان می کند:« عده ای از مردم کشورهای حوزه خلیج فارس و مصر به من پیشنهاد می کردند که مثلا در مورد عمر و یا دیگران بنویسم… اما من نپذیرفتم نه به این خاطر که بخواهم بگویم عمر و یا کس دیگری بد است نه اصلا اینطور نبود بلکه من پس از علی علیه اسلام کسی را شایسته نوشتن ندیدم و تصمیم گرفتم که جز در مورد علی (ع) ننویسم».

حسین(ع)  خط طبیعی پدرش علی(ع):

جرداق در پاسخ به اینکه چه شباهت هایی بین علی (ع) و حسین (ع) وجود دارد و اینکه چرا علی(ع) را برای نوشتن انتخاب کرده و امام حسین(ع) را انتخاب نکرده است، می گوید:«پی بردم که حسین(ع)  خط طبیعی پدرش علی(ع) است و به این موضوع نیز در نوشته هایم اشاره کرده ام. از فسق معاویه و جنایت وی و همچنین ظلم یزید و زورگویی های وی نیز نوشتمهنگامی که از  تمدن علی(ع) برای تاریخ انسانیت نوشتم، پی بردم که در ایشان وجوه مشترکی با ادیان کیهانی و ربانی وجود دارد بنابراین ایشان را به عنوان نمونه ای برای موفقیت انقلاب فرانسه و عدالت و حقوق بشر انتخاب کردم  و همچنین در اثر«علی و سقراط» ایشان را  چراغی برای فلسفه و حکمت و اخلاق برگزیدم.

علی(ع) صدای عدالت انسانی:

امام علی صدای عدالت انسانی، اثری به زبان عربی با نام کامل “الامام علی صوت العدالة الانسانیة” درباره‌ی حضرت امیر علیه السلام،به سال ۱۹۵۸ با مقدمه ای به قلم میخائیل نعیمه، دربیروت به چاپ رسیده است. این اثر در پنج مجلد با عناوین زیر تدوین شده است: الامام علی و حقوق الأنسان؛ بین علی و الثّورة الفرنسیة؛ الامام علی صوت العدالة الانسانیة؛ علی و سقراط؛ علی و عصرة؛ علی و القومیة العربیة.

نویسنده در فصل‌های نخستین جلد اول به تاریخچه‌ی پیدایش دین اسلام و ستایش از آن پرداخته است. سپس با استناد به سخنان رسول اکرم (ص)، به پیوند عمیق میان آن حضرت و امام علی علیه السلام اشاره و نقش او را در تحکیم ارکان دین حنیف اسلام بیان کرده است. مصنّف، پس از این مقدمه، وارد بحث اصلی می‌شود که نموداری است از عوامل و شرایطی که امام برای استقرار عدالت جهانی پیشنهاد می‌کند. در این گفتار، عدالت و ظلم ستیزی سرلوحه‌ی همه‌ی رهنمودهای آن حضرت به کارگزارانش معرفی می‌شود. مطالب جلد دوم ادامه‌ی مبحث جلد اول است. فصل اول آن را در واقع، بخش دوم «الإمام علی و حقوق الانسان» باید شمرد. در این فصل، از اصول و قوانین اجتماعی و سیاسی عادلانه‌ی مورد نظر امام بحث می‌شود. نویسنده سپس به مقایسه‌ی حکومت فرانسه و آرای امام به عنوان مدافعان حقوق انسان، از سوی دیگر می‌پردازد

این نویسنده لبنانی در کتاب “صوت العدالة الانسانیة”  درباره امام علی (ع) در تفکر مسیحیت می‌نویسد که اگر به برخی از آثار اروپایی در قرون وسطی به ویژه ایتالیا نگاهی بیندازیم درمی‌یابیم که بسیاری از مردم به امام علی (ع) به دلیل شباهت‌ سخنان و روش امام به مسیح (ع)، به عنوان یک قدیس می‌نگرند.

علی(ع) و انقلاب فرانسه

«پس از انقلاب فرانسه که غرب به قاتلانی بربری تبدیل شد و مردم در بین آنها بیشتر به گله های گوسفندی در خدمت امرای خود تبدیل شده بودند و کشت و کشتار به راه انداخته بودند، صلاح دیدم که چیزی در این زمینه بنویسم و طبیعتا در مورد امام علی (ع) مطالعه داشته و از ایشان تاثیر پذیرفته بودم، به این موضوع پی بردم که ایشان انقلاب های پی در پی انجام داده است در حالی که انقلاب های ایشان و رویداد های آن از کشت و کشتار خالی بوده است. بنابراین تصمیم گرفتم که این موضوع را انتخاب کنم.انقلاب علی علیه السلام انقلاب انسانی، اجتماعی، فکری و فرهنگی بود و در آن بین دو جبهه فسق و قتل و قاچاق انسان و برده و مرگ از یک طرف و جبهه دین و رحمت و عدالت و انسانیت و آزادی و حیات فاصله های زیادی بود.  موظف شدم که جبهه علی را که خالص ترین جبهه ها است، مورد بررسی و تحلیل قرار دهم. این جبهه راه را برای من روشن کرد و چراغ راهم شد

کلیدواژه ها:
زمان انتشار: ۲۵ خرداد, ۱۳۹۶

مطالب مرتبط


  • آخرین اخبار
  • پربیننده ترین ها
  • آرشیو