پساز پایان دوران دبیرستان و دریافت مدرک فوقدیپلم، شهید صدر بهمدت ۱۲ سال به شغل معلمی اشتغال داشت و در این حوزه با دقت و تعهد فعالیت میکرد. در سال ۱۳۴۷ وارد دانشگاه تهران شد و در رشته حقوق، با کسب رتبه سوم در آزمون ورودی پذیرفته شد. او با تلاش مستمر و پشتکار فراوان توانست با نمرات عالی، مدرک لیسانس حقوق را از دانشگاه تهران دریافت کند.
پساز پایان تحصیلات دانشگاهی، شهید صدر در سالهای پیشاز انقلاب اسلامی بهعنوان قاضی در شهرهای لاهیجان و رودسر خدمت کرد. در این دوران، افزونبر قضاوت، در مبارزات انقلابی نیز فعال بود. او نخستین قاضی استان گیلان بود که در راهپیماییها شرکت کرد و با سخنرانی در جلسات بسیج و سپاه، جوانان را به مسیر انقلاب هدایت میکرد.
شهید صدر در سال ۱۳۴۴ با خانم رحیمه سالارکیا ازدواج کرد. ثمره این ازدواج پنج فرزند بهنامهای سیدعلی، مرتضی، امین، محمد و فاطمه بود. در خانه، او مردی مهربان، متواضع و خوشاخلاق بود که احترام ویژهای برای همسر، والدین و فرزندانش قائل بود. همسرش رحیمه خانم از او بهعنوان فردی بسیار منظم و صبور یاد میکند که همواره مردم را به کمککردن و صبر در برابر مشکلات سفارش میکرد.
از ویژگیهای بارز اخلاقی شهید میتوان به سادهزیستی، متانت، حجبوحیا، نظم، انضباط و پایبندی به اصول دینی اشاره کرد. دوستانش همواره از صفا، صمیمیت و متانت او سخن میگفتند.
روزی در دوران قضاوت در رودسر، شهید صدر برای رفتن به محل کار، سوار مینیبوسی شد که راننده به یکی از مسافران کرایه بیشتری گرفت. مسافر اعتراض کرد، اما راننده با خشونت پاسخ داد. شهید صدر که شاهد رفتار ناپسند بود، ضمن حفظ ادب، به راننده و شاگردش تذکر داد، ولی آنها بیاعتنا بودند. وقتی به پلیسراه رامسر ـ چابکسر رسیدند، شهید صدر همه مسافران را پیاده کرد و راننده و شاگرد را به پلیس تحویل داد و دستور رسیدگی صادر کرد. این رفتار باعث شد تا دیگر هیچ راننده مینیبوسی در آن مسیر حاضر به سوارکردن او نباشد و شهید ناچار شد با وسیلهای دیگر رفتوآمد کند. این خاطره نماد عدالتخواهی بیچونوچرای اوست.
همچنین پساز انقلاب، شهید صدر مسئول توزیع نفت در منطقه بود، اما خود و خانوادهاش همیشه در سختی زندگی میکردند و حتی از داشتن نفت در خانه محروم بودند. این واقعیت نشانگر صداقت و ایثار اوست.
با آغاز جنگ تحمیلی، شهید صدرالدین صدر در سال ۱۳۵۹ بهعنوان بسیجی از سپاه رامسر به جبهههای جنوب کشور اعزام شد. مسئولیت مخابرات و همچنین آرپیجیزن در جبههها به او واگذار شد. در سالهای ۵۹، ۶۰ و ۶۵ در جبهه حضور داشت و در نهایت در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۶۵، حدود ده روز پساز تولد تنها دخترش و در ایام نیمه شعبان، در منطقه عملیاتی فاو، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر به شهادت رسید.
پیکر پاک این شهید در ۱۲ اردیبهشت همان سال در گلزار شهدای ساداتشهر رامسر تشییع و به خاک سپرده شد.
شهید صدرالدین صدر در وصیتنامه خود خطاب به قضات کشور چنین نوشت:
«اصالت تاریخی خود را همیشه در نظر داشته باشید و پاسدار حق باشید. ملتی که سالها زیر ظلم و جور ستمشاهی پایمال شده بود، امروز تشنه عدالت است و دیگر نمیتواند زورگویی و اجحاف را تحمل کند. باید با ظلم در هر لباس و مقامی قاطعانه برخورد کرد. خداوند قضات عادل را شرح صدر عنایت فرماید و کسانی را که فقط برای کسب وجهه، احساسات پاک مردم را بازیچه قرار میدهند، اصلاح کند. فرشتگان عدالت را بیداری، پویایی، تعهد و استقامت عطا فرماید تا در پاسداری از حق هرگز درنگ نکنند.»
او همچنین از مادر، همسر و فرزندان خود حلالیت خواست و به فرزندان سفارش کرد که یاور فقرا باشند و همیشه رضایت خداوند را جلب کنند.
زندگی شهید سید صدرالدین صدر، نمونهای روشن از اخلاق، عدالتخواهی و ایثار است. او که در جایگاه قضاوت و معلمی، مسیر خدمت به مردم را پیمود، با همه توان خود را وقف آرمانهای انقلاب و پاسداری از حقوق مردم کرد و در نهایت با نثار جان، شهادت را بهعنوان والاترین افتخار برگزید.
یاد و نام این شهید عزیز، همیشه چراغ راه عدالتطلبان و خدمتگزاران صادق خواهد بود و درسی ماندگار برای همه ما تا عدالت را اساس رفتارها و تصمیمهای خود قرار دهیم.