زمان انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ -

اسرار تغییر دیدگاه ترامپ و حمایتش از لغو «قانون‌ آزادی‌ سقط جنین»

حمایت ترامپ از طرفداران لغو آزادی سقط جنین در آمریکا که با سخنرانی معاونش در راهپیمائی اعتراض به این قانون به اوج رسید، سئوالاتی را درباره عوامل تغییر موضع وی در اذهان عمومی ایجاد کرده است.

به گزارش سرای نور؛ راهپیمائی اعتراض به قانونی بودن سقط جنین در آمریکا جمعه گذشته (۲۷ ژانویه سال ۲۰۱۷ میلادی) برای ۴۴مین سال پس از تصویب این قانون برگزار شد. اما آنچه این رویداد را با تظاهرات های این چنینی در سنوات گذشته متمایز ساخت، حضور و سخنرانی «مایک پنس» معاون «دونالد ترامپ» بود که چنین تجمعی را «لحظه‌ ای تاریخی» برای کشورش اعلام کرد. همچنین، «کلیان کانوی» مشاور ارشد رئیس جمهور جدید آمریکا نیز در این مراسم حضور یافته بود و سخنرانی کرد.

تظاهرات مذکور که «راهپیمایی برای زندگی» نام دارد، ۴۴ سال متوالی است که هر سال انجام می شود، اما تا به حال سابقه نداشت معاون رئیس جمهور آمریکا در آن حضور یافته و شخص رئیس جمهور نیز حمایت آشکارش از آن را با انتشار پیامی اعلام کرده باشد.

به راستی هدف ترامپ از این اقدام چیست و ماجرای تغییر رویکرد وی از «مدافع انتخاب فردی» (Pro-Choice) در سال ۱۹۹۹ (حمایت از قانون سقط جنین)، تا اتخاذ دیدگاه «مدافع زندگی» (Pro- Life) و حمایت از لغو قانون مذکور چه بوده است؟

به این منظور، لازم است تحلیل جاری را از بررسی تاریخچه قانون آزادی سقط جنین در آمریکا آغاز کنیم.

* تاریخچه

دیوان عالی آمریکا در سال ۱۹۷۳ در پرونده موسوم به «رو دربرابر وید» (Roe v. Wade) حکمی را صادر کرد که بر اساس آن زنان پس از مشورت با پزشک خود و بدون اینکه دولت حق مداخله در این زمینه را داشته باشد، می توانند به سقط جنین مبادرت نمایند.

وجه تسمیه قانون فوق به دلیل اصرار «جین رو»، در مقابل «هنری وید» دادستان کل شهر «دالاس» در ایالت «تگزاس» بوده است. «جین رو» زنی بدون همسر بود که در سومین بارداریش تصمیم به سقط جنین گرفته بود؛ اما با یکی از قوانین داخلی در ایالت «تگزاس» که سقط را به جز در دو مورد (تجاوز و یا تعدی به محارم) ممنوع کرده بود، به مقابله پرداخت و همین پرونده باعث شد تا نهایتاً دیوان عالی آمریکا در سال ۱۹۷۳ قانونی بودن سقط جنین در این کشور را رسماً اعلام کند.

بدین ترتیب، آزادی سقط جنین بر اساس این حکم تاریخی در آمریکا شکل قانونی به خود گرفت. حکم قضّات دیوان عالی که با ۷ رأی موافق در برابر ۲۲ رأی مخالف صادر شد، به استناد چهاردهمین متمم قانون اساسی آمریکا بود که به آزادی انتخاب شخصی در مسائل خانوادگی هر فرد تصریح دارد و لذا اعلام شد که هر زن می تواند برای خاتمه دادن به دوران بارداری اش وفق انتخاب شخصیِ خود به این اقدام مبادرت نماید.

* ترویج سقط جنین بر اساس دو ویژگی لیبرالیسم

مطابق با تعریف مجملی از مکتب لیبرالیسم مبنی بر آزادی نامحدود هر فرد در جامعه تا سرحد عدم لطمه به آزادی دیگران، به گواهی «مایکل سندل» (Michael Sandel) که از متفکرین این عرصه به شمار می آید، دولت آمریکا بدون توجه به مسائلی از قبیل امنیت خانواده و بحران هویت در این کشور، با توجیه موسع از مفهوم آزادی، مدعی است این موضوعات در دایره آزادی های شخصی تفسیر شده و مشمول دخالت دولت در آن نمی شود.

چنین آزادی شامل فعالیت‌ های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می‌ شود و دولت تنها حق دارد آن اندازه ­ای که برای حفظ نظم در جامعه ضروری است در امور مردم مداخله کند. این نحوه توجیه به طور عام «لیبرالیسم» نامیده می شود.

با توجه به تفوق مکتب لیبرالیسم در آمریکا، به نظر می­ رسد که دو ویژگی این مکتب  بیش از دیگر ویژگی ­‌های مورد تأکید لیبرال- دموکرات ها، به اقدام و ترویج سقط جنین در آمریکا کمک می­‌ کنند.

اولویت حق بر مصلحت و عدم مداخله دولت در مسائل شخصی (و حتی دفاع از به اصطلاح حیطه شخصی افراد)، از ویژگی­‌هایی است که سبب می ­‌شود حامیان سقط جنین برای توجیه اقدام خود از آن بهره ببرند، این مسئله نه تنها در بحث سقط جنین بلکه در دیگر اقدامات یک فرد لیبرال همچون همجنس گرایی، ازدواج، طلاق و … ظهور پیدا کرده است.

وارد شدن چنین تفکر خطرناکی با ظاهر عوامفریبانه اش در متن جامعه آمریکا باعث شد تا به اذعان «ویکی ایوان» از محقیقن یکی از مؤسسات پزشکی در «سان فرانسیسکو»، قوانینِ به ظاهر آزادی محور آمریکا رشد سقط جنین از سال ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۸ را تا بیش از ۳۰ درصد افزایش دادبه اذعان «ویکی ایوان» از محقیقن یکی از مؤسسات پزشکی در «سان فرانسیسکو»، قوانینِ به ظاهر آزادی محور آمریکا و سیاست­‌ های متعاقب آن رشد سقط جنین از سال ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۸ را تا بیش از ۳۰ درصد افزایش دهد.

* افزایش سقط جنین و علل جانبداری از آن در آمریکا

ترویج سقط جنین و آزادی بی رویه منشعب از دیدگاه لیبرالیسم تا بدانجا پیش رفت که بر اساس آمارهای منتشره توسط «مؤسسه گاتمپچر» (Guttmacher Institute)، پایان دادن به حیات جنین در آمریکا بدون هرگونه اضطرار و الزام پزشکی و صرفاً به خواست والدین، رکوردی معادل ۹۳% را نیز تجربه کرده است.

همچنین آمار و ارقام اعلامی منتشره سال ۲۰۱۲ توسط «بی بی سی» به نقل از «مرکز کنترل و جلوگیری از بیماریهای آمریکا» که از زیرمجموعه های ادره کل کنترل بیماری های وزارت بهداشت این کشور است، تصریح می کند که ارتکاب ۶۹۹ هزار و ۲۰۲ فقره سقط جنین در سال ۲۰۱۱ به ثبت رسیده و این در حالیست که ارائه بسیاری از این آمارها به رسانه ها از اختیارات این مراکز تلقی شده و لذا می توان تعداد موارد مذکور را بسیار بیشتر از این تعداد و در حد بحران در آمریکا توصیف کرد؛ بحرانی که سرانجام باعث شد تا «دونالد ترامپ» رئیس جمهور جدید آمریکا با فراز و نشیب هایی که در ذیل به آن اشاره خواهیم کرد، مجبور شود تا:

— به صورت ضمنی به اضمحلال زیرساخت های لیبرال- دموکراسی در این کشور (برتری حق زنان در برابر مصلحت جامعه) اقرار کند؛

— از تسرّی تمایلات اقتصادی خود به سیاست در این خصوص چشم پوشی کند (عایدات تجارت جنین)؛

—  و نهایتاً بسترسازی مناسبی را در جهت لغو قانون مذکور به انجام رسانده و در نتیجه از مواهب مالی «صنعت سقط جنین» چشم پوشی کند.

دلایل متعددی بر افزایش این آمار تأثیرگذار بوده که مهمترین آنها را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:

* صنعت سقط جنین و تجارت دارو و لوازم آرایشی

«ویکی ایوان» از محققان یکی از مؤسسات پزشکی در «سان فرانسیسکو» در ادامه تحقیقاتش می افزاید: ۱,۷۸۷ «مرکز شناخته شده» حمایت از سقط جنین در آمریکا وجود دارد و با توجه به سیاست­‌ های حمایتی دولت­‌ ها از سال ۱۹۹۷ تا سال ۲۰۰۸؛ چنین مراکزی توانسته اند عایدات زیادی را از تجارت در صنعت سقط جنین در این کشور به خود و حامیان دولتی شان اختصاص دهند.

وی تبلیغات دولتی و خصوصی برای کسب سود سرشار حاصل از زیبایی اندام، جلوگیری از چروک شدن پوست و امثالهم را موجب تهیه و تدوین بسته ­‌های تشویقی گسترده برای سقط جنین عنوان داشته و این امر را در کنار حق قانونی افراد برای بارداری های غیر رسمی، سبب رونق داروسازی و تجارت لوازم آرایشی به ویژه محصولات خاصی که از روغن ها و یا سلول های جنین ساخته می شوند، معرفی نموده است.

«ویکی ایوان» در ادامه تصریح می کند: فعالیت ­‌های گسترده و آزادانه مؤسسات خصوصی در این حوزه مؤید واقعیت تلخ اما تکراری در این کشور است که بر اساس آن، دولتمردان در ازای کمک های پیدا و پنهان به برخی از فعالیت ها، دریافت کننده حمایت های مالی بسیاری برای نامزدها و احزاب سیاسی تحت حمایت خود در جریان انتخابات ریاست جمهوری خواهند بود.

همچنین، سخنان «رالف شورتی» (Ralph Shortey) سناتور آمریکایی در ۲۴ ژانویه سال ۲۰۱۲ میلادی که «نَچرال نیوز» آن را منتشر کرد، افشا می کند که شرکت‌ هایی از قبیل «پپسی» (PepsiCo)، «کرافت» (Kraft) و «نستله» (Nestle) از سلول‌ های کبد جنین‌ های سقط شده به عنوان طعم ‌دهنده نوشیدنی‌ هایی استفاده می ‌کنند که روزانه میلیون ‌ها نفر در سراسر جهان آنها را مصرف می کنند.نچرال نیوز به نقل از یک سناتور اعلام کرد که شرکت‌ هایی از قبیل «پپسی»، «کرافت» و «نستله» از سلول‌ های کبد جنین‌ های سقط شده به عنوان طعم ‌دهنده نوشیدنی‌ ها استفاده می ‌کنند

بنابر همین افشاگری ها بود که همکاری شرکت های فوق با مؤسسات خصوصی سقط جنین برای استفاده از کبدهای جنین های سقط شده برای مصارف خوراکی از جمله طعم دهنده ­‌ها برملا گشت.

لازم است برای اثبات الزام ترامپ به حرکت در راستای شلیک تیرخلاص به قانون آزادی سقط جنین در آمریکا، در این مقطع به نکته ای اشاره شود تا آنچه در بخش پایانی این گزارش تحلیلی درباره واکاوی پیدا و نهان عبور اجباری ترامپ از تمایلات پیشین خود به آن اشاره خواهد شد؛ عینی تر و ملموس گردد.

* فراز و فرودهای قانون آزادی سقط جنین در آمریکا

قانون مذکور از زمان ابلاغ توسط دادگاه عالی آمریکا در سال ۱۹۷۳، به دلیل تمایلات جناحی و بهره برداری های سیاسی برای کسب آراء مردم در انتخابات و سایر مطامع دو حزب عمده در این کشور تا کنون فراز و فرودهای متعددی را به خود دیده است:

«رونالد ریگان» اولین رئیس جمهور آمریکا بود که پس از تصویب قانون مذکور، در سال ۱۹۸۰ دستور توقف کمک های مالی به گروه ها و نهادهای بین المللی را صادر کرد که یا در انجام سقط فعال بوده و یا در این راستا فعالیت هایی را به انجام می رساندند. دستور وی به دلیل اعلام در کنفرانسی واقع در «مکزیکو سیتی» به «سیاست مکزیکو سیتی» (Mexico City Policy) شهرت یافت.

دموکرات ها که با موج سواری بر اعطای آزادی های فردی به مردم در کارزار انتخاباتی دوران «بیل کلینتون» همّ و غم خود را برای پیروزی وی بر رقیب قدرتمند جمهوریخواهش متمرکز کرده بودند، موفق شدند در دوران ریاست جمهوری کلینتون، دستور «رونالد ریگان» را لغو کنند.

«جرج دابلیو بوش» در سال ۲۰۰۳ و به دنبال برخی آمارهای نگران کننده از تبعات قانون مذکور، دستور ابطال حکم صادره توسط «بیل کلینتون» را صادر کرد.

لازم به ذکر است، کنگره آمریکا نیز پس از ۳۰ سال در سال ۲۰۰۳ میلادی اولین محدودیت مهم برای سقط جنین را به تصویب رساند. بر این اساس، سقط جنین های به خصوصی که پس از گذشت مدت معینی از بارداری به انجام می رسید و مخالفان این قانون، آن را «تولد ناقص» می خواندند، ممنوع گردید.

«باراک اوباما» در سال ۲۰۰۹ میلادی با مطامعی شبیه به دوران «بیل کلینتون»، دستور داد تا آزادی کاملی بر اساس قانون سقط جنین در این کشورحکم فرما شود.

به راستی چه عناصری باعث شدند تا ترامپ بر خلاف دیدگاه اعلامی پیشین خود در سال ۱۹۹۹، سیاست مقابله با قانونِ سال ۱۹۷۳ را تا بدانجا و به شکلی افراطی دنبال کند که محافل تحلیلی از آن به عنوان تلاش برای ریشه کنی قانون مذکور یاد کنند؟ آیا اقدام رئیس جمهور جدید آمریکا در راستای تئوری های اسلاف جمهوریخواه خود است یا الزام به پیگیری اهداف ویژه ای است که دونالد را در طی این مسیر تا آنجا پیش برده است که در ۴۴مین تظاهرات سالیانه مخالفت با سقط جنین در جمعه گذشته که برای اولین بار با حضور تعجب برانگیز معاون وی و مشاور ارشد کاخ سفید در واشنگتن برگزار شد، با انتشار یک پیام توئیتری آشکارا به راهپیمائی کنندگان اعلام کند: تظاهرات برای زندگی بسیار مهم است. شما؛ همه کسانی که اکنون در این راهپیمائی شرکت کرده اید، بدانید که از حمایت کامل من برخوردار هستید.

منبع:مهر

کلیدواژه ها:
زمان انتشار: ۱۳ بهمن, ۱۳۹۵

مطالب مرتبط


  • آخرین اخبار
  • پربیننده ترین ها
  • آرشیو