به گزارش خبرنگار سرای نور، ۱۹ آبان ۱۳۶۹ فرزندی در نور به دنیا آمد که در عمر کوتاه و پر برکتش، کارهای بزرگی کرد که تا ابد جاودان خواهد ماند.
علی جمشیدی رهبری بود که جانش به جان ولی بسته بود، چه برازنده بود نام علی بر او و چه زیبا دِین خود را بر نام مبارک مولا علی (ع) ادا کرد و برای پیروی از ولایت جانش را نثار راه حق و اسلام نمود.
مرحبا بر پدری که مال حلال روزی اش بود و مادری که با عشق حسین (ع) چنین فرزندی را تربیت کرد.
در دومین ماه بهار وهمراه با روییدن گلها به یاد گلهای برگزیده ای که در حادثه خان طومان همراه با بهشتیان میهمان مولاعلی (ع) شدند و بر سر سفره ابا عبدالله و خانم حضرت زینب(س) نشسته اند، به دیدار خانواده شهید بسیجی، کربلایی، علی جمشیدی رفتیم.
حدود ساعت ۹ شب با قرار قبلی با خواهر شهید جمشیدی به منزل ایشان رفتیم و با استقبال خانواده خونگرم علی آقا وارد منزل شدیم.
البته خیلی دوست داشتم که در اتاق علی آقا مصاحبه بگیرم ولی به سالن پذیرایی که رسیدیم دیدم دوستان علی آقا در اتاقش مشغول درست کردن دکور و چیدن وسایلش بودند.
در سالن پذیرایی نشستیم و پس از احوال پرسی از مادر علی آقا خواستم تا در مورد شهید بیشتر برایمان بگوید.
مادرش گفت: هرچه درباره علی آقا بگویم، تمام که نمیشود، سراسر زندگی پسرم از کودکی تا شهادتش برایمان خاطره است.
وی گفت: شهید از زمان ابتدایی نماز میخواند و وقتی ما نماز میخواندیم علی آقا جلوی ما میایستاد و مشغول نماز خواندن میشد.
مادر شهید خاطرنشان کرد: شهید از همان کودکی به مسجد و هیئت میرفت و علاقه زیادی به کارهای مذهبی داشت و ۱۳ سال خادم الشهدا بود.
کربلایی علی جمشیدی در عمر پر برکت خود کارهای فرهنگی بسیاری انجام داد و فرهنگ ایستگاه صلواتی را در شهرستان نور ماندگار کرد.
از مادر شهید جمشیدی خواستم در یک جمله علی آقا را برایمان تعریف کند.
وی گفت: (علی آقای خستگی ناپذیر، خود امر به معروف و نهی از منکر بود.)
شهید جمشیدی غیر از تحصیل به دنبال کارهای فرهنگی تأثیر گذار در جامعه بود و تمام وقتش را در اشاعه فرهنگ اصیل اسلامی و کمک به محرومان میگذراند.
مدرک شهید جمشیدی کاردانی مهندسی معماری و کارشناسی مدیریت فرهنگی بود و به گفته مادرش، وی وصیت نامه خود را چهار ماه قبل از شهادتش نوشت.
مادرشهید از خاطرات پسرش برایمان اینگونه بیان کرد: در تابستان به مناطق محروم میرفت و بیشتر به سیستان و بلوچستان و در کنار مردم محرومی که از آب، برق، خانه، مدرسه و مسجد بیبهره بودند و در خانههایی که از نی و برگ خرما درست شده بود زندگی میکردند، حضور داشت.
یک روز به علی آقا گفتم: علی جان همیشه در گرمای تابستان به مناطق جنوب و گرم میروی حداقل چند روزی با ما به ییلاق بیا و علی آقا در جوابم گفت: ( مادرم ییلاق من در مناطق محروم بسیار با صفا تر از ییلاق در شمال است).
مادر شهید کربلایی جمشیدی از مراسم سالگرد شهید در دانشگاه بابل و شهدای خان طومان در ساری و … با بغض و چمشانی اشک آلود و صدای لرزان گفت: وقتی در مراسم، فرزندان کوچک شهدای مدافع حرم را در کنار عکس پدرشان میدیدم که عکس پدر را در آغوش میکشیدند و میبوسند … بغض به مادر شهید امان سخن گفتن نمیدهد… پس از سکوت معنا دار در حالی که اشک گونههایش را خیس کرده بود گفت: این شهدا برای حفظ اسلام، از همسر و فرزند و خانواده گذشتند تا در برابر دشمنان اسلام از ناموس مسلمانان پاسداری کنند و اگر ما پا بر خون شهدا بگذاریم و دل خانواده و فرزندان آنها را به دردآوریم، در مقابل شهدا چه پاسخی داریم؟
به مادر علی آقا گفتم: در این مدت که در مراسمهای مختلف سالگرد خان طومان شرکت کردید، حتماً خسته هستید، اما مادر شهید گفت: علی آقا همیشه به حرفهای من گوش میکرد و حالا من باید به حرفهایش گوش کنم و در هر مراسمی که به اسم علی آقا شرکت میکنم نه تنها خسته نمیشوم بلکه کاملاً حضورش را درکنارم حس میکنم.
آری شهدا زنده اند و ناظر بر اعمال و رفتار ما که باید پاسخ گوی خون شهدا باشیم.
جوان ۲۵ سالهای که دل از آرزوهای جوانی اش در دنیای فانی برید و در راه مولایش علی(ع) و در کنار حرم خانم زینب(س) در مقابل ددمنشان یزدی ایستاد تا بار دیگر تاریخ روایت بد عهدی مسلمانان را بر ورق روزگار برای آیندگان تکرار نکند که باز زینب (س) تنها ماند و صدای مسلمانان مظلوم در سوریه و یمن در زیر چکمههای شمران زمان خفه شد.
خواهر شهید جمشیدی با اشاره به برخی گفتهها در مورد شهدای مدافع حرم که باید با مذاکره و دیپلماسی همانند برجام مشکلات حل شود، افزود: برخیها میگویند با دیپلماسی مشکلات باید حل شود در حالی که شهدای خان طومان در اوج قدرت بودند با دیپلماسی، آتش بس کردند که در زمان آتش بس، با عهد شکنی دشمنان غافلگیرانه به شهادت رسیدند و اگر برجام رامثال میزنند نتیجه برجام را هم به مردم بگوییند که با دیپلماسی در برجام چه جوابی گرفتیم که حالا بخواهیم مسائل دیگر را همانند او با مذاکره حل کنیم.
وی تأکید کرد: در مذاکرات مردم هر روز برنامههای تلویزیونی را برای نتیجه برجام دنبال میکردند که قرار بود هم چرخ زندگی اقتصادی مردم و هم انرژی هستهای بچرخد اما تاکنون به اندازهی دُری که داده ایم آبنبات چوبی نسیه هم نگرفتیم.
خواهر شهید گفت: همه میدانیم مشکلات اقتصادی وجود دارد اما برخیها راه حل را اشتباه میروند، آیا در حال حاضر مردم بهبود معیشتی را احساس میکنند؟ آیا چرخ سانتریفیوژها میچرخد یا قلبش را با سیمان پرکردیم؟ جواب خانوادهای شهدای هستهای، خانواده شهید روشن، شهریاری، رضانژاد چه میشود؟
وی اضافه کرد: فرزندانی که پدرها را از دست دادند تا انرژی هستهای به نتیجه برسد و با مذاکره نه تنها چیزی به دست نیاوردیم بلکه خون دانشمندان شهید هستهای که پای آن ریخته شد را از دست دادهایم، چه کسی پاسخ گوی این خونها است که با مذاکره تعطیل شد؟
این خواهر شهید با اشاره به آیه صریح قرآن گفت:(دشمن روزی دست از دشمنی بر میدارد که شما را از آیین خودتان برگرداند) و به قول امام خمینی (ره):( اگر روزی آمریکا ارباب باشد و ما نوکر، آن روز امریکا دست از دشمنی با ما برمیدارد)، انقلابی که با خون ۳۰۰ هزار شهید به ثمر رسید و خانوادهها بهترین جوانان خود را پای ماندگاری اسلام محمدی فدا کردند آیا باید روی خون این شهدا پا بگذاریم؟
وی در مورد اینکه سایه جنگ از سرمان برداشته شده است بیان کرد: برجام که مشکل اقتصادی و انرژی هستهای را حل نکرد اما همانطور که رهبر فرمودند: حضور مردم و داشتن توان نظامی سبب میشود که دشمن با ما وارد جنگ نشود و زمانی که دشمنان به گفته خودشان از تحریم ایران ناامید شدند، با امضای برجام، با دست خودمان خیلی از کارها را برایشان حل کردیم و سبب نفوذ آسانتر و وابستگی اقتصادی بیشتر آنها درکشور شدیم.
خواهر شهید با اشاره به سخنان رهبر انقلاب که فرمودند: ورود کالاهایی که در کشور داریم حرام شرعی است و با توجه به نیاز ورود کالاهای اساسی، ما ۳ میلیون دلار مربا و آب معدنی ۶۰ هزار تومانی وارد کشور کردیم.
خواهر شهید مدافع حرم تأکید کرد: مشکل اقتصادی و بیکاری باید با استفاده از منابع طبیعی سرشار در کشور، این همه جوان ایرانی، حمایت از کارخانهها، تقویت تولید داخلی و جلوگیری از ورود کالاهای خارجی که بی رویه وارد میشوند، حل شود و همانطور که رهبر تأکید کردند: رئیس جمهور بعدی باید به مردم قول دهد که برای حل مشکل چشمش به بیرون از مرز ها نباشد.
خواهر شهید جمشیدی اظهارکرد: آیا در این چند سال که دشمن به کشور حمله نکرد ما برجام داشتیم یا حضور مردم و تقویت قدرت نظامی بود؟
وی با اشاره به کسانی که میگویند مدافعان حرم برای پول به جبهه میروند افزود: به فرض اینکه پول هم بدهند، چه کسی جانش را با پول معامله میکند؟ آیا کسانی که این حرف را میزنند حاضرند یک قسمت از دست یا پای خود را برای پول قطع کنند؟
اینها از روحیه انقلابی، عشق به دین و امام حسین (ع) بیخبرند و اعتقادی به مقدسات ندارند، امام خمینی (ره) فرمودند: ( انقلاب ما محدود به مرزها نیست و باید انقلاب را به کل جهان صادر کنیم ) وی با اشاره به جنگ در سوریه گفت: دفاع از مظلوم در هرکجا که باشد وظیفه است و این یک تفکر و ایدئولوژی است و اما سوریه به دوعلت اهمیت بیشتری دارد یکی وجود حرم مقدس و دیگر اینکه در زمان دفاع مقدس سوریه تنها کشوری بود که به ما کمک کرده است.
خواهر شهید مدافع حرم تصریح کرد: اطراف ایران جنگ است و ایران همانند کشوری است که دورش را آتش فرا گرفته و آیا عاقلانه است که ما آتش را بیرون از مرزها خاموش نکنیم تا به کشور سرایت کند؟
آیا مبارزه با دشمن در بیرون مرزها خسارتش کمتر است یا باید صبر کنیم تا دشمن وارد کشور شود؟
مولا علی (ع) میفرماید:( هیچ کس خوار و ذلیل نشد مگر در خاک خودش بجنگد)
آری شهدای مدافع حرم با خدای خود معامله کردند، آنها رفتند تا مبا دا در تاریخ بگویند بار دیگر مسلمانان در یاری رساندن به برادران دینی و دفاع از ناموس مسلمانان بیاعتنا بودند و حب دنیا را بر تکلیف شرعی و انسانی ترجیح دادند و در سکوت ننگ بار به دنیای فانی خود چنگ زدند به طوری که فکر میکنند تا ابد در این کشتی بی ثبات خواهند ماند.
خداوندا این ننگ را از ما دور کن که مبادا روزی ما نیز همچون مسلمانان ناآگاه زمان مولا علی (ع) و امام حسین(ع) دنیا را بر ولایت ترجیح دهیم.