به گزارش سرای نور، گروه دانش و فناوری- معصومه بخشی پور؛ با گذشت حدود یکسال از نخستین زمزمه ها برای رفع انحصار پیام رسان خارجی تلگرام در کشور و برنامه ریزی برای فعالیت قدرتمند و قابل رقابت شبکه های داخلی با این پیام رسان، هم اکنون بحث شکستن انحصار تلگرام و مهاجرت به شبکه های پیام رسان داخلی به یکی از موضوعات روز جامعه تبدیل شده و مسئولان درحال بررسی ابعاد مختلف این مهاجرت و مزایا و معایب مربوط به آن هستند.
در این باره شورای عالی فضای مجازی خردادماه سال ۹۶ مصوبه ای داشته که باید در جهت حمایت از پیام رسانهای بومی در کشور اقداماتی صورت گیرد و فعالیت شبکه های اجتماعی خارجی نیز ضابطه مند شود. با گذشت یکسال از این مصوبه، امیر خوراکیان معاون مرکز ملی فضای مجازی که وظیفه نظارت بر حسن اجرای این مصوبه را دارد با خبرگزاری مهر گفتگویی کرد تا ابعاد مختلف اجرای این مصوبه و نیز منافعی که پیام رسانهای بومی می توانند برای مردم و کشور داشته باشند روشن تر شود.
مشروح این گفتگو در ذیل می آید:
* یکی از مسائل مهمی که با پیشرفت امکانات و خدمات و توسعه آنها در فضای مجازی با آن مواجه هستیم این است که پیام رسانهای اجتماعی هر روز ابعاد جدیدتری پیدا می کنند. هم اکنون نقش شبکه های پیام رسان موبایلی در زندگی مردم ما چگونه است و چه بخشی از فعالیت روزانه مردم صرف حضور در این شبکه ها می شود؟
همانطور که می دانید شبکه های پیام رسان با یک ظرفیت پیام رسانی کوچک فعالیت خود را شروع کردند اما هر روز قابلیت جدیدی به آنها افزوده می شود. تا اینکه ما امروز شاهد این هستیم که این پیام رسانها دیگر به تنهایی کارکرد رسانه ای و پیام رسانی ندارند و از این کارکرد عبور کرده و به سکوهایی تبدیل شده اند که انواع خدمات را در حوزه های گوناگون ارائه می دهند؛ در حقیقت پیام رسانهای موبایلی بستر انجام فعالیتهای مختلف شدند. این فعالیتها و این اقدامات در حوزه های مختلف در واقع همان موضوعاتی است که سالیان سال کشورها برای آن قانونگذاری کرده اند، مسیرهای مشخصی تعیین کرده و مراحل و ضوابط خاص خود را دارند. به بیان دیگر هم اکنون شاهد هستیم که فعالیتهای گوناگون مثل فعالیتهای اقتصادی، رسانه ای، فرهنگی و خدماتی در یک مسیر منسجم و منظم در شبکه های پیام رسان انجام می شود. این مساله باید در چارچوب قانونمندی باشد که حقوق افراد مختلف در این ضوابط و مقررات مورد توجه قرار گیرد و منافع مصرف کنندگان، تولیدکنندگان و توزیع کنندگان نیز در آن رعایت شود.
* با این وجود چه مضراتی می تواند در استفاده از پیام رسانهای خارجی از جمله تلگرام در کشور ایجاد شود و برخلاف آن، منافعی که شبکه های پیام رسان بومی برای مردم و کشور به همراه خواهند داشت، چیست؟
ما می بیینم که در پیام رسانهای خارجی هیچگونه اشراف و نظارت و تسلطی وجود ندارد و امکان نظارت بر آنها به هیچ وجه فراهم نیست. یعنی این شبکه ها قانون گریز هستند. اینها از هرگونه ضوابط و مقرراتی فرار می کنند و در حقیقت عملکرد برخی از پیام رسانهای خارجی، به صورت مدرنی جوامع را به سوی قانون جنگل پیش می برد. به بیان دیگر جامعه جنگل نه قانون وجود دارد و نه هویت و زمانی که در یک جامعه ای قانون و هویت نباشد طبیعتا هیچ نظم و انسجامی در آن وجود نخواهد داشت.
در حقیقت، ما وقتی به یک پیام رسان خارجی غیرقابل مذاکره و غیرقابل هماهنگی در مورد ضوابط و مقررات کشور میدان می دهیم ، پیام رسانی که هیچ پروتکل و هیچ تفاهمنامه ای را قبول ندارد، امضا نمی کند و در قالب هیچ ضابطه و مسیر مشخصی نیست، نه تنها در حوزه پیام رسانی و فرهنگی ورای اصول و ضوابط جامعه عمل کرده ایم، بلکه به آن میدان داده ایم به عنوان یک سکوی جامع خدماتی، فرهنگی، اقتصادی و رسانه ای، همه شئون مملکت را در اختیار بگیرد.
یعنی تمام ارتباطات و فعالیتهای جامعه را در درون خودش ببرد. این یعنی اینکه ما یک جامعه ای که برای قانونمند بودن آن دهها نهاد و ساختار تشکیلاتی درست کرده ایم و قوانین و مقررات داریم و جایگاههای نظارتی داریم را کنار بگذاریم و کل جامعه را ببریم به سمت یک پیام رسانی که نه قانون و نه هویت در آن وجود دارد. در کل اینطور می توان گفت که با این وجود با یک شعار مدرن اما در عمل به سوی یک جامعه ای حرکت کرده ایم که هیچ ضابطه و قانون و مقرراتی در آن نیست و نه حقوق تولیدکننده و نه مصرف کننده در آن قابل پیگیری است.
در این پیام رسان هر فردی می تواند کالای نادرست و مخربی را به راحتی و با سوء استفاده از عدم اطلاعات عموم، بفروشد و سودجویی مالی کند؛ حتی سلامت جامعه را به خطر بیاندازد و پول در گردش در جامعه را جمع آوری کرده، اما به هیچ جا و هیچ کجا هم پاسخگو نباشد.
* با توجه به این مضرات، فواید استفاده از پیام رسانهای بومی چیست و چگونه باید کاربران را متقاعد کرد که از شبکه های موبایلی بومی و داخلی استفاده کنند؟
شبکه های پیام رسان خارجی ممکن است هر لحظه یک تصمیم برای ما بگیرند و ضوابط مورد علاقه خودشان را بدون لحاظ منافع عمومی ما درنظر بگیرند و از مخاطبان خودشان مطالبه پول و یا مقررات دیگر کنند. به همین دلیل ضرورت دارد ما از این سکوهای فراگیر و چند جانبه ای که عموم مختلف مردم را در خود جای داده و خارجی و غیرقابل کنترل و اطمینان هستند، عبور کرده و منصرف شویم و به پلتفرم ها، سکوها و پیام رسانهای داخلی و سرویس های بومی مهاجرت کنیم.
در این صورت هم در واقع چند فایده به وجود می آید: اول اینکه ما وقتی از پیام رسان خارجی به درون پیام رسانهای داخلی می آییم نخستین مساله این است که از قانون جنگل عبور کرده و به محیطی آمده ایم که در آن قانون منطقی که خودمان به آن رای داده و تصویبش کرده ایم، با ارزش و اصول جامعه خودمان وجود دارد.
دوم اینکه اطمینان داریم به ویژه برای کسانی که اهل کار سالم هستند، یک محیط قانونمند وجود دارد. البته ممکن است کسی بخواهد کار خلاف انجام دهد و پیام رسان خارجی بی هویت، به هر ترتیب بهشت امن یک خلافکار باشد، اما اکثریت جامعه و قریب به اتقاق جامعه می خواهند یک کار منطقی و سالم در یک محیط قانونمند انجام دهند. در اینجا اطمینان دارند که اگر در این فعالیت اقتصادی و یا خدماتی برایشان مشکلی به وجود بیاید، کسی حقوقشان را نادیده بگیرد و یا تعرضی در معاملات و تعاملات مالی و اقتصادی و خدماتی برایشان ایجاد شود، در پیام رسانهای بومی امکان پیگیری دارند.
به بیان دیگر، پیام رسان بومی یک محیط پایدار، داخلی و امن است و روی آن نظارت صورت می گیرد. این شبکه دست یک خارجی ناشناخته نیست که هر لحظه کاربر نگران این باشد که چه بر سر آن می آید و این بستر اجتماعی، قانونمند و قابل پیگیری خواهد بود.
نکته سوم این است که در استفاده از شبکه های بومی ما به رشد فناوری در کشور کمک می کنیم. چرا که اگر بخواهیم فقط در پلتفرم های خارجی فعالیت کنیم و در تولید این پلتفرم ها و در ایجاد زیرساخت، نرم افزار و دانش این سامانه ها نقشی نداشته باشیم، همیشه مصرف کننده بوده و کارگر دیگران خواهیم بود؛ اما اگر روی پلتفرم های داخلی سرمایه گذاری کنیم میدانی برای جوانان علاقه مند و مشتاق اهل تحقیق و دانش باز کرده ایم که بیایند در این حوزه رشد کنند و سطح دانش فنی و مهارتی کشور را بالا می برده و ظرفیت کشور در این زمینه را ارتقا دهند.
نکته چهارم در وصف مزایای استفاده از پیام رسانهای بومی این است که خیلی از خدمات عمومی روی شبکه های بومی قابل ارائه است. چرا که برای مثال نمی توان روی پلتفرم خارجی، سرویس های دولتی ارائه داد اما اگر یک سرویس، داخلی باشد خدمات دولت الکترونیک، خدمات بانکداری و بسیاری از خدمات دیگر روی آن قابل ارائه خواهد بود و با تلفیق این خدمات روز به روز می توان دید که پیام رسان داخلی سرویس های متعددی را ارائه دهد. کمااینکه بررسی ما نشان می دهد که هم اکنون در برخی کشورها بیش از ۲۸۰ سرویس از طریق شبکه های بومی به عموم مردم ارائه می شود و مردم تمام نیازهایشان را از این طریق دریافت می کنند.
* به این ترتیب اگر اراده ملی برای مهاجرت به پیام رسانهای بومی وجود داشته باشد آیا این پیام رسانها ظرفیت و زیرساختهای لازم را برای خدمات رسانی دارند و چگونه مورد حمایت قرار می گیرند؟ آیا دستگاههای مرتبط وظایف خود را در قبال پیام رسانهای بومی انجام داده اند؟
موضوع مهم این است که اگر بخواهیم این مهاجرت اتفاق بیافتد لازم است که یک حمایت جدی از پیام رسانهای بومی صورت گیرد. ابعاد این ساماندهی و حمایت با تصویب سند ساماندهی پیام رسانهای اجتماعی در خرداد سال ۹۶ در شورای عالی فضای مجازی روشن شد تا بدانیم که چگونه می توانیم از یک پیام رسان داخلی حمایت کنیم و پیام رسانهای خارجی چگونه ساماندهی و قانونمند شوند و در کشور فعالیت مجازی داشته باشند.
در آن سند خیلی از مسائل تصویب شد و متعاقب آن جلسات مهمی در مرکز ملی فضای مجازی برگزار شد و تقسیم کار ملی صورت گرفت. برای مثال هم اکنون وزارت ارتباطات در زیرساخت، اعطای وام، ترافیک و نوع محاسبه هزینه مصرف و بسیاری از موضوعات دیگر اقداماتی انجام داده و امتیازاتی در نظر گرفته است. رسانه ملی نیز امتیازاتی برای تبلیغ و معرفی این شبکه های بومی به جامعه قائل شده است . قوه قضاییه هم تسهیلاتی را درنظر گرقته که اگر این کسب و کارها در گذشته با مشکلاتی مواجه بودند و تبعات این مشکلات روند رشد این پیام رسانها را کند می کرد، امروز با روش خاصی که در نظر گرفته شده با یک سرعت عمل بیشتر و آسیبهای کمتری، این کسب وکارها فعالیت خود را ادامه دهند؛ درهمین حال برای سایر دستگاهها نیز مقرراتی تصویب و تصمیماتی اخذ شد. به هر حال تمامی تلاش این بود که یک بسته حمایتی از پیام رسانهای داخلی محقق شود.
* در این مرحله آیا بهتر نیست زمان بیشتری گذاشته شود تا پیام رسانهای داخلی به یک نقطه ایده ال برسند و امکان خدمات دهی ۱۰۰ درصد به تمامی متقاضیان داشته باشند؟
برخی می گویند صبر کنیم اول پیام رسانهای داخلی به یک نقطه ایده الی برسند، ما با این حرف خیلی موافق نیستیم زیرا با صبر کردن هیچوقت این اتفاق نمی افتد و ممکن است زمان زیادی ببرد و ما با تغییرات تکنولوژیکی در این حوزه مواجه خواهیم شد. ما معتقدیم که با جدیت و با سرعت این بحث را پیش ببریم و طولانی شدن زمان در این حوزه هیچ نفعی برای ما ندارد؛ چرا که این حوزه مرتب در حال تحول است. امروز پیام رسانها هستند و ممکن است ۵ سال دیگر موضوع فضای مجازی چیز دیگری باشد. تا ما بخواهیم زمان را از دست بدهیم صورت مساله تغییر پیدا می کند. ما باید به سرعت به این جهت حرکت کنیم و اگر پیام رسانهای داخلی در یک محدودیت زمانی قرار بگیرند، قطعا تلاش مضاعف خواهند کرد.
کما اینکه در این ۳ ماه گذشته تلاش بسیار جدی صورت گرفت که به هیچ وجه قایل مقایسه با تلاش این شبکه ها در اوایل سال ۹۶ نیست. پس اگر بخواهیم با همان مسیر طبیعی پیش برویم، حالا حالاها به جایی نخواهیم رسید، در نتیجه ما یک بسته حمایتی را تدارک دیدیم و اجرای آن در حال پیگیری توسط مرکز ملی فضای مجازی است.
* در سیاستگذاری در حوزه حمایت از پیام رسانهای بومی و ضرورت مهاجرت از تلگرام به پیام رسانهای داخلی، اختلاف نظرهایی وجود دارد، این مساله تا چه حد باعث کندی اجرای این تصمیم خواهد شد؟
ممکن است که در این حوزه اختلافات نظر گوناگون وجود داشته باشد و البته طبیعی است؛ اما در مورد شکسته شدن انحصار تلگرام، همه متفق القول هستند و هیچ جناح، شخصیت و مسئولی در کشور، با شکسته شدن انحصار پیام رسان خارجی مخالف نیست. این نقطه اجماع در کشور وجود دارد و بسیار ارزشمند است. منتها تحقق این اجماع و شکسته شدن انحصار این پیام رسان با اراده ملی محقق می شود.
ما این روزها بیش از هرچیزی نیازمند چند نکته هستیم. اول اینکه این مباحث به مردم باید انتقال یابد. اگر در مورد سرویسی مسئولان نظری نداشته باشند، مردم فکر می کنند آن سرویس خوب است و از آن استفاده می کنند و به پیامدهای آن خیلی توجهی نمی کنند. براین اساس ما وظیفه داریم پیامدهای حضور مردم را در پلتفرم های خارجی به آنها منتقل کنیم. به همین دلیل ما در معاونت محتوای مرکز ملی فضای مجازی مرتب در حال تهیه جزواتی هستیم که پیامدهای حضور در پیام رسانهای خارجی را برای رسانه ها، فعالان فضای مجازی و کسانی که در این حوزه فعال هستند و حتی کسب و کارها تبیین کنیم تا این فعالان بدانند در کنار یک ظاهر خوشایند، چه مخاطراتی وجود دارد.
بحث دوم این است که جناح های سیاسی نباید به هیچ وجه با شکستن انحصار تلگرام، مواجهه سیاسی داشته باشند. مهاجرت به سمت شبکه های بومی یک موضوع تحلیلی و کاملا کارشناسی برای کلان نظام است و ممکن است یک سلیقه سیاسی از یک تصمیمی در یک مقطعی بیشتر خوشش بیاید و یکی کمتر، اما این بحث مربوط به خود جناح های سیاسی می شود که از هر چیزی می خواهند برای خودشان استفاده کنند؛ آنچه که امروز در شکستن انحصار پیام رسان خارجی وجود دارد و اجماع است، ارتباطی به سلائق سیاسی ندارد. این یک مساله مربوط به کلان کشور است و در همه حوزه ها و برای آینده حکومت و انقلاب اسلامی واجب است. ما نباید با آن مواجهه سیاسی داشته باشیم.
بحث آخر نیز این است که نخبگان، فرهیختگان ، اساتید دانشگاه و تمامی کسانی که در این حوزه فعال هستند باید ابعاد گوناگون این موضوع را بررسی کنند. ما در خدمت همه این گروهها هستیم تا آنچه که بیش از یک سال مورد مطالعه و کارشناسی قرارگرفته را در اختیار آنها قرار دهیم. این گروههای مرجع باید مسئولیت خود را در این مقطع تاریخی در مورد نحوه استفاده از پیام رسانهای بومی ایفا کرده و کمک کنند که عموم جامعه در مورد این تصمیم توجیه و همراه شوند.
منبع:مهر