از قنات تا چاه عمیق
قنات؛ سازگاری هوشمندانه با اقلیم خشک
وقتی جوانها به شهر رفتند، ساخت و نگهداری قنات که کار سخت و تخصصی بود، کمکم فراموش شد.
چاه سادهتر و سریعتر بود؛ سوم اقتصاد پمپ و ژنراتور که در بازار، هر کسی میتوانست یک پمپ بخرد و بدون درک هیدروژئولوژی، چاه بکشد. این باعث شد کنترل اجتماعی قنات از بین برود و مورد چهارم تغییر سیاسی توسعه نبود مدیریت واحد آب زیرزمینی که چاه متعلق به فرد بود؛ اما سفره متعلق به همه. این تضاد، فاجعه ساخت.
پیامدهای اقلیمی: از فرونشست تا فروپاشی دشتها
چاه عمیق وقتی زیاد شد، یک واقعیت تلخ را نشان داد: سفرهای که در هزاران سال شکل گرفته بود، تحمل برداشت بیحساب را ندارد. پیامدها دقیقاً همان چیزی بود که متخصصان امروز دربارهاش هشدار میدهند: فرونشست زمین که در دشتهای تهران، ورامین، اصفهان، رفسنجان، کرمان، مشهد و فارس، زمین تا ۳۰ سانتیمتر در سال نشست کرده است.
این یعنی زمین دیگر قابل برگشت نیست؛ مثل یک اسفنج خشکشده است؛ نابودی قناتها که وقتی سطح آب پایین رفت، قناتها یکییکی خاموش شدند. قنات با چاه قابل جمع شدن نبود. قنات میمرد و چاه میماند.
نقطه اشتباه ایران فقط «چاه» نبود
قنات یک فرهنگ بود
وی تصریح کرد: قناتها فقط انتقال آب نبودند؛ خطالراس سکونتگاهها بودند. وقتی قناتها از بین رفتند، شبکه روستایی ایران ضربه خورد. حالا داریم نتیجهاش را در مهاجرت بیرویه میبینیم.
این پژوهشگر محیطزیست گفت: قنات یک «نظام اجتماعی» داشت، میرآب، ناظر بود؛ سهامداران قنات نسبتی از آب داشتند و نزاع کمتر بود؛ تقسیم آب شبانهروزی، نظم میداد و روستا به اندازه توانش بزرگ میشد.
حسنپور در پایان خاطرنشان کرد: این سازوکارها باعث شد قناتها هزاران سال بمانند. ایران با اقلیمی خشک، بدون این روش، اصلاً نمیتوانست شکل بگیرد.
فرونشست فقط ترک خاک نیست
این متخصص هیدروژئولوژی تاکید کرد: ایران باید بخشی از دشتها را کاملاً ممنوعه اعلام کند و به سمت احیای قناتهای باقیمانده برود. هرچند معتقد است «برخی دشتها تمام شدهاند و نباید وقت تلف کرد.
جاویدنیا ادامه داد: تغییر رطوبت اقلیم خشکی سومین واقعیت تلخ است که سفرههای آب زیرزمینی بخشی از تعادل رطوبتی اقلیم هستند. خشک شدن سفرهها، رطوبت خاک را کم کرده و سرعت تبخیر در سطح را بالا برده است.
وی در پایان گفت: گرمتر شدن مناطق و سقوط کشاورزی مناطق سنتی که جایی که هزار سال گندم و پسته و یونجه میداد، حالا خاک شور میشود و زمین ترک میخورد و در آخر مهاجرت و تخلیه روستاها که هزاران روستا در خراسان، یزد، کرمان و فارس یا نیمهخالی شدهاند یا کاملاً رها شدهاند.
