زمان انتشار: ۱۹ شهریور ۱۳۹۵ -

طرح ۴ ماده‌ای ریاض برای یمن؛ تقلای سعودی برای خروج از باتلاق

عربستان سعودی به منظور نجات از باتلاقی که در یمن گرفتار آن شده، اخیرا طرح چهار ماده‌ای را ارائه کرده است که سرشار از ابهام و تناقض است.

 

به گزارش سرای نور؛  سفارت عربستان سعودی در واشنگتن اخیرا طرحی را با محوریت چهار بند برای پایان تجاوز ۱۸ ماهه این رژیم به مردم بی‌دفاع یمن ارائه کرده است. بر اساس آنچه که تاکنون در رسانه ها منتشر شده است، محورهای اصلی این طرح به شرح ذیل هستند؛

۱- نیروهای نظامی از شهر صنعا پایتخت یمن و شهرهای مهم و راهبردی خارج شوند.

۲- سلاح های سنگین و موشک های انصارالله و متحدان آن به طرف سومی تحویل داده شود.

۳- دولت وحدت ملی یمن باید به امنیت و عدم نقض قوانین بین المللی احترام بگذارد.

۴- دولت وحدت ملی توزیع هر نوع سلاحی که همسایگان یمن را تهدید می کند، ممنوع گرداند.

ارائه طرحی به منظور پایان جنگ در یمن آن هم توسط مسئولان رژیم سعودی در وهله اول این پیام را مخابره می کند که ریاض از تحقق اهداف از پیش تعیین شده خود برای یورش نظامی به مردم بی دفاع یمن ناامید شده است. با این وجود، در بندهای طرح ارائه شده از سوی ریاض، ابهامات جدی وجود دارد به طوریکه علامت های استفهام بسیاری پیرامون آنها در ذهن بوجود آمده است.

عربستان سعودی در یکی از محورهای اصلی این طرح تأکید کرده است که تمامی نیروهای نظامی باید از شهر صنعاء و دیگر شهرهای مهم و استراتژیک یمن خارج شوند. این بند به روشنی حاکی از آن است که سعودیها به نوعی به دنبال «امتیازگیری مجانی» از ارتش و کمیته های مردمی یمن هستند. واقعیت این است که عربستان سعودی با گنجاندن این بند در طرح ارائه شده خود قصد دارد با یک تیر دو نشان را هدف قرار دهد؛

اول اینکه آنچه را که در عرصه نظامی موفق به دستیابی به آن نشده است؛ در عرصه دیپلماتیک محقق سازد.

دوم اینکه به افکار عمومی منطقه و جهان اینگونه القاء کند که راه حل دیپلماتیک را بر راهکار نظامی ترجیح می دهد.

رژیم سعودی با حملات ددمنشانه به مناطق مسکونی و زیرساخت های یمن طی حدود ۱۸ ماه گذشته به جز برخی توفیق‌های جزئی در استان «عدن»، هیچ موفقیت چشمگیری در دیگر مناطق استراتژیک این کشور به دست نیاورده است. بر همین اساس، اکنون قصد دارد تا با وعده پایان حملات تجاوزکارانه خود به یمن، ارتش و کمیته های مردمی این کشور را به عقب نشینی از مناطق استراتژیک تحت سیطره خود در شهر صنعاء و دیگر شهرها ترغیب کند.

این در حالی است که عربستان سعودی تاکنون به هیچیک از توافق‌های پیشین خود با احزاب و جریان های سیاسی یمن به ویژه در مسأله «تبادل اسراء» عمل نکرده است. بنابراین، بسیار بعید به نظر می رسد که یمنی ها بار دیگر در دام نیرنگ سعودیها افتاده و به وعده آنها مبنی بر توقف تجاوز نظامی در ازای عقب نشینی از شهرهای مهم و استراتژیک، اعتماد کنند.

عربستان سعودی در این طرح همچنین اعلام کرده است که سلاح های سنگین أنصارالله و متحدان آن باید به طرف سومی تحویل داده شود. پر واضح است که سعودیها با گنجاندن این بند در طرح خود برای پایان تجاوز نظامی به یمن، به دنبال خلع سلاح ارتش و کمیته های مردمی این کشور هستند. همین مسأله موجب ایجاد شک و تردید فراوان مبنی بر نیت واقعی آنها برای توقف تجاوز نظامی می شود، چراکه این شائبه به صورت جدی وجود دارد که هدف اصلی ریاض از گنجاندن این بند در طرح ارائه شده خود، فراهم آوردن زمینه برای تسلط بر مناطق و شهرهای استراتژیک یمن باشد.

علاوه بر این، نکته دیگری که در این بند از طرح سعودیها به چشم می خورد، سخن گفتن از تسلیح ارتش و کمیته های مردمی یمن توسط طرف های خارجی است که با توجه به اظهارنظرهای متعدد گذشته مقامات سعودی می توان به این نتیجه رسید که آنها در این بند به صورت تلویحی به جمهوری اسلامی ایران اشاره می کنند. البته متهم ساختن ایران به دخالت در یمن توسط سعودیها بیشتر در چهارچوب همان استراتژی قدیمی این رژیم تحت عنوان «ایران هراسی» تعریف می شود و چنین موضوعی (دخالت ایران در یمن و تسلیح کمیته های مردمی) اساسا بر پایه توهمات و ساخته‌های ذهنی مقامات رژیم سعودی مبتنی است. آنها تاکنون برای این ادعای واهی خود حتی یک سند هم  منتشر نکرده اند.

از سوی دیگر، در بندهای سوم و چهارم طرح سعودیها برای توقف تجاوز نظامی به یمن آمده است که دولت وحدت ملی در این کشور می بایست ضمن جلوگیری و ممانعت از توزیع سلاح، به قوانین بین المللی نیز پایبند باشد. این دو بند موجود در طرح رژیم سعودی بسیار کلی و مبهم عنوان شده اند. رژیم سعودی دقیقا اشاره نکرده است که چه اقداماتی از دیدگاه آن می تواند نقض قوانین بین المللی تلقی شود. علاوه بر این، در این بند به صورت دقیق عنوان نشده است که توزیع سلاح در یمن تاکنون از سوی چه طرفی صورت می‌گرفته است که اکنون باید از آن جلوگیری شود.

بر همین اساس، به نظر می رسد که در بندهای سوم و چهارم، عربستان سعودی قصد دارد ضمن اتهام زنی به طرف های یمنی، به صورت غیرمستقیم توجیهی برای تداوم حملات وحشیانه خود به مناطق مسکونی و زیرساخت های یمن، به افکار عمومی ارائه دهد.

اما چه چیزی موجب شد تا سعودیها طرحی را به منظور پایان تجاوز نظامی ۱۸ ماهه خود به یمن ارائه دهند؟ واقعیت این است که عربستان سعودی تاکنون به هیچیک از اهداف از پیش تعیین شده خود در یمن دست نیافته است. از یک سوی، از بازگرداندن «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهوری مستعفی و فراری به پست ریاست جمهوری ناکام ماند و از سوی دیگر، تلاش های بی وقفه آن برای تسلط کامل بر «عدن» به منظور ایجاد دو قطبی «عدن ـ صنعاء» با هدف امتیازگیری از طرفهای یمنی، با شکست جدی مواجه شد.

اضافه بر این، مخالفت برخی کشورها با مشارکت در ائتلاف سعودی ضد یمن و پافشاری آنها بر این موضع خود نیز نمی تواند بی ارتباط با تلاش سعودیها برای پایان دادن به تجاوز نظامی آنها علیه مردم یمن باشد. کشورهایی نظیر پاکستان و مصر که مشارکت آنها در تجاوز نظامی علیه یمن از اهمیت ویژه ای برای سعودیها برخوردار بود، همچنان بر موضع سابق خود اصرار ورزیده و قصد همراه شدن با سعودیها را ندارند. این در حالی است که ارتش امارات به عنوان یکی از نیروهای قدرتمند شرکت کننده در ائتلاف متجاوز سعودی، به دلیل اختلافات پشت پرده با ریاض، مشارکت خود در این ائتلاف را به حالت تعلیق درآورد.

بنابراین، ریاض دریافته است که هرچقدر زمان بیشتری از تجاوز نظامی علیه یمن سپری شود، هزینه هایی که در هنگام پایان این تجاوز متحمل خواهد شد نیز بیشتر می شود و در نهایت خود به تنهایی و بدون همراهی و مشارکت دیگر کشورهای مهم و تأثیرگذار، باید این هزینه را بپردازند و این همان مسأله ای است که سعودیها را تا جایی نگران ساخته که به فکر ارائه یک طرح دیپلماتیک بیفتند.

علاوه بر آنچه که ذکر شد، تشدید عملیات های نظامی ارتش و نیروهای مردمی یمن در مرزهای سعودی مانند «نجران»، «جیزان» و «عسیر» طی هفته های اخیر خسارت های جانی فراوانی را در صفوف نظامیان سعودی برجای گذاشته است. عربستان سعودی به خوبی می داند که ادامه این روند، ناآرامی غیرقابل کنترلی را بر مرزهای آن حاکم ساخته و زمینه مهاجرت ساکنان این مناطق را فراهم می آورد. به همین دلیل تلاش می کند تا حتی الامکان آتش جنگی را که خود شعله ور ساخته است، خاموش کند.

از سوی دیگر، سعودیها به صورت غیرمستقیم در سوریه نقش آفرینی تأثیرگذاری دارند و از تروریستهای تکفیری در این کشور حمایت مالی و تسلیحاتی به عمل می آورند و این در حالی است که در شرایط کنونی ارتش سوریه و نیروهای مقاومت مردمی در حال تحقق دستاوردهای میدانی بزرگی هستند. بر همین اساس، عربستان سعودی ترجیح می دهد تا هرچه سریعتر با تمسک جستن به ریسمان های متعدد، به تجاوز نظامی خود در یمن خاتمه داده و به صورت تمام وقت بر سوریه متمرکز شود؛ جایی که از حدود ۶ سال بر سَر سرنگونی دولت بشار اسد، قمار کرده است.

منبع:مهر

کلیدواژه ها:
زمان انتشار: ۱۹ شهریور, ۱۳۹۵

مطالب مرتبط


  • آخرین اخبار
  • پربیننده ترین ها
  • آرشیو
یاداشت و مقاله