به گزارش سرای نور؛ برای حیات اجتماعی نیاز به بایستهها و الزاماتی است که بدون تحقق آنها، زندگی اجتماعی دچار چالشهای براندازانه میشود. ایرانیها و مخصوصاً مازندرانیها به تاثیر عمیق از اسلام و آموزههای اهلبیت علیهمالسلام، در قبال خود و محیط پیرامونی خود حساس بوده و در جهت اصلاح خود و دیگران احساس مسئولیت میکنند.
مسلمانان بویژه شیعیان احساس تعهد در قبال دیگران را از اصل امربمعروف و نهی از منکر گرفته و آن را بهعنوان فریضتین همواره بر خود حاکم میدیدند؛ بدین جهت جوامع اسلامی همواره از سلامت نسبی در قیاس با سایر جوامع برخوردار بوده و میزان سلامت این جوامع نیز نسبت مستقیمی با میزان توجه به این فریضتین داشت و دارد.
مدتهاست برای زدودن غیرت و حمیت مسلمانان در قبال برادران و خواهران ایمانی خود، دشمنان اسلام و مسلمانان با ترفندهای فرهنگی درصددند تا بیتفاوتی و سر در جیب خود قرار دادن را بین مسلمانان و شیعیان شایع کنند تا بتدریج به بهانه آزادی، هنجارشکنی و نادیدهگرفتن ارزشهای اسلامی از سوی عدهای مامور یا فریبخورده در جامعه عادی شود، و این سرآغاز سقوط سریع بهسوی فروپاشی اخلاق و معنویت و گسترش فساد و بیبندوباری خواهد شد، آنچنانکه در حال حاضر شاهد آنیم.
جمله “سرتو بنداز پائین و زندگی خودتو بکن”، از محصولات جدی صنعت فرهنگی دشمنان اسلام بهخصوص سیدالشهداء است که آن حضرت برای مبارزه با توصیه جمله فوق و احیای امربمعروف و نهی از منکر جان خود و عزیزانش را به پای آن ایثار و نثار کرد.
مروری بر پیامدهای جمله یادشده خالی از لطف نیست تا با اندیشه پیرامون آن به چارهاندیشی، که تعمیق تعهدمندی در قبال آحاد جامعه است، بیشتر آگاهی یابیم.
۱- اگر به دور و برمان نگاهی نسبتاً عمیق بیاندازیم شاهد رفتارهای نابهنجاری هستیم که شاید سالهای نه چندان دور کسی تصور نمیکرد در جامعه اسلامی و مسلمان چنین گناهان و منکراتی فرصت بروز و ظهور پیدا کنند.
این روزها دین در جامعه ما حالش خوب نیست؛ به ویژه آن قسمتهایی از دین که گره و پیوند خورده است به اجتماع.
جامعه دینی ما دارد چوب کدام ندانم کاری را میخورد که اینگونه آلوده شده است به تهمت، دروغ، نزول خواری، هتک حرمت و…؟ به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایل بیتفاوتی افراد جامعه تسری نظریه غلط و بیاساس “سرتو بنداز پایین و زندگی خودتو بکن” به آحاد جامعه است که این حرف نادرست و ناصواب بارها و بارها توسط نسلهای قدیمتر مورد آزمون قرار گرفته و محکوم به شکست شده است.
بی تفاوتی، درد بزرگ امروز جامعه دینی ما است، دردی که منجر به گسترش روح بیگانگی از جامعه و عدم مشارکت فعالانه قشر عظیمی از اجتماع در تحولات جامعه پیرامونی خود میشود.
۲- بیتفاوتی در برابر منکرات، مورد نکوهش خدای متعال نیز قرار گرفته است تا آنجا که در قرآن کریم اهل کتاب و احبار و راهبان را که نظارهگر منکرها بودند و مردم را از سخنان ناروا و حرام خواریها بر حذر نمیداشتند، تقبیح کرده است.
کسی که منکرات را میبیند و شکسته شدن حریم مقدسات و دریده شده حیا و عفت جامعه را نظارهگر است، اما با بیتفاوتی از کنار آن میگذرد، در واقع با تایید ضمنی آن منکر به گسترش و شیوع منکرات دامن زده و در واقع با نشان دادن چراغ سبز در جرم و جنایت مشارکت کرده است.
گسترش بیتفاوتی محصول فراموشی فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر است، در باب اهمیت امر به معروف و نهی از منکر روایات تکان دهندهای به چشم میخورد از جمله آنکه از امام علی (ع) وارد شده که فرمودند: “تمام کارهاى نيک و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون آب دهان است در برابر درياى پهناور”، و یا از امام محمدباقر(ع) نقل شده که ایشان فرمودند: “همانا امر به معروف و نهی از منکر، راه انبیای الهی و شیوه صالحان است. وظیفه بزرگی است که به برکت آن سایر واجبات برپا، راهها امن، کسب و تجارت حلال، ظلم و تجاوز دفع، زمین آباد، اعاده حق بر گردنِ متجاوز گذارده و تمامی امور سامان میپذیرد”.
این فریضه آنچنان مهم است که اباعبدالهالحسین(ع) هدف از قیامشان را احیای امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرده و در این راه خود و بسیاری از اقوام و یاران باوفایش به شهادت رسیدهاند. حال چه شده که گرد بیتفاوتی همه وجودمان را گرفته و اثری از امر به معروف و نهی از منکر در جامعه جز به ندرت دیده نمیشود؟
چرا ما حتی از یک تذکر ساده و محترمانه به نزدیکان خود ابا میکنیم؟ چرا مانع از سقوط اطرافیانمان در چاه گناه نمیشویم؟ ما را چه شده است که نسبت به همسایگانمان اینگونه بیتفاوتیم؟
آیا وقا آن فرانرسیده که کمی به خود آییم..کمی درد دین را در درون خودمان تقویت کنیم..کمی با خود خلوت کنیم که چرا اینگونه شدهایم؟
۳- همه ما برای بیتفاوتی بهانههایی داشته و عذرهایی را از قبل آماده کردهایم. بهانههایی مانند “به من چه که دخالت کنم”، “هرکس را درون قبر خود می گذارند”، “انگشت نما میشوم”، “میترسم پست و مقامم را از دست بدهم” و…. که هیچکدام از اینها در فردای قیامت در پیشگاه خدای متعال قابل قبول نیست.
مطمئن باشید این حرفها به طور قطع رافع مسئولیت سنگین ما نبوده و جز برای آسوده شدن تصنعی و توجیهی وجدان دینیمان اعتبار دیگری نخواهند داشت.
اگر ما منتظر واقعی امام عصر(عج) هستیم، نباید نسبت به وقوع گناه در جامعه بی تفاوت باشیم و میباید همه تلاش خودمان را بکار گیریم تا جامعه دینی و انسانی آمادگی پذیرش آن رهبر آسمانی غایب از نظر را پیدا کند.
یادمان باشد فردا درو میکنیم آنچه را که امروز کاشتهایم و میکاریم…..
منبع:بلاغ