زمان انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۴ -

پرده‌خوانی عاشورا به زبان انگلیسی در اصفهان

گروه «راه دوستی» جمع چند طلبه خوش‌فکر اصفهانی است که برای تبلیغ دین در اماکن تاریخی اصفهان دور هم جمع می‌شوند و با لبخند و یک شکلات مهمانان خارجی را به شناخت اسلام دعوت می‌کنند.

 

به گزارش سرای نو ر؛داستان از محرم امسال آغاز می‌شود. از چند طلبه جوان که با یک ظرف شکلات و لبی خندان به استقبال مهمانان خارجی می‌روند و به زبان خودشان اسلام را تبلیغ می‌کنند. گروه «راه دوستی» چند طلبه خوش‌ذوق اصفهانی هستند که با هدف تبلیغ اسلام، به اماکن تاریخی شهر خود می‌روند و با روی خوش از توریست‌های خارجی استقبال کرده تا آن‌ها را بی‌واسطه با اسلام آشنا کنند.  

حجت‌الاسلام «سیدمهدی میر» یکی از اعضای جوان راه دوستی است که از او می‌خواهیم به نمایندگی از دوستانش از این گروه برایمان بگوید و او هم با لهجه شیرین اصفهانی از صفر تا صد این گروه می‌گوید: «کار با جمعی از طلاب زبان‌دان حوزه علمیه اصفهان شروع شد که غالبا تجربه تبلیغ خارج از کشور هم داشتند. از اول ماه محرم امسال اولین گروه تبلیغ بین الملل حوزه علمیه در اصفهان به اسم گروه تبلیغ بین‌الملل راه دوستی راه‌اندازی شد. این کار ما تبلیغ توریسم است که از شاخه‌های تبلیغ بین الملل حساب می‌شود. یعنی یکی از رسالت های ما تبلیغ اسلام در خارج از کشور برای غیرفارسی زبان‌ها و غیرمسلمان‌هاست. خب قبلا هر طلبه‌ای که به زبانی مسلط بود، او را به آن کشور مربوطه برای تبلیغ می فرستادند. در چند سال اخیر کار دارد به سمتی می‌رود که ما به جای  تبلیغ خارج از کشور از پتانسیلی که آن‌ها به کشور ما می‌آیند، استفاده کنیم. گروه «راه دوستی» هم مبتنی بر همین هدف راه اندازی شد. خب اصفهان هم یکی از شهرهای توریست پذیر ایران است و طبیعتا ظرفیت این کار در این شهر بیشتر است.»

کریسمس را به توریست‌ها تبریک می‌گوییم

راه دوستی کارش با چهار کارگروه آغاز می‌کند. «گروه ما چهار رکن اصلی دارد. کارگروه تبلیغ چهره به چهره، کارگروه تبلیغ مجازی، کاگروه مکتوب و کارگروه پژوهش. من به خاطر فعالیت هایم در فضای مجازی، مسئول کارگروه تبلیغ مجازی این گروه هستم. یکی از کارهای ما این است که وقتی این توریست‌ها از کشور می‌روند، رابطه مان را با آن‌ها تداوم بدهیم. معمولا ایمیل و آدرس هر شبکه ای که در آن عضو هستند را می‌گیریم. غالبا هم دفترچه ای به آن ها می دهیم که برای ما یادگاری بنویسند و در ضمن نوشتن یادگاری، به آن ها می‌گوییم خوشحال می شویم راه ارتباطی برای ما بنویسید و از این طریق ارتباط خود را حفظ می کنیم و مثلا ایامی مثل کریسمس را به آن ها تبریک می‌گوییم.» از اولین برخورد این مهمانان خارجی با مبلغان که می‌پرسم، جواب می‌دهد: «برخورد توریست ها با ما بسیار محترمانه است و تصورشان از ما تصور یک کشیش مسیحی است. البته شاید یک ترس اولیه هم داشته باشند با توجه به چیزی که از یک آخوند یا ملا شنیده‌اند! اما کم کم با احوالپرسی  وخوش‌وبش ما یخشان باز می‌شود.»

از ما درباره داعش می‌پرسند

از نظراین طلبه جوان سوالات و دغدغه‌های توریست‌ها به دو دسته تقسیم می‌شود. کسانی که صرفا ظاهر این روحانیون برایشان جذاب است و در نتیجه سوالات سطحی می‌پرسند و کسانی که دست پر سراغ آن‌ها می‌آیند. «یک سری از این افراد، سوالات سطحی می‌پرسند مثل اینکه اینکه شما عمامه‌ات مشکی است آن یکی سفید، دلیلش چیست؟ این یعنی رتبه شما بالاتر است؟ یا با توجه به تصوری که از کشیش های خود دارند، می پرسند شما کجا زندگی می‌کنید؟ ازدواج می‌کنید؟ و اما دسته دوم کسانی هستند که فکر شده سوال می پرسند. این مسافرها از رابطه ایران و اسرائیل، وحدت شیعه و سنی، رابطه اسلام با دیگر ادیان و حقوق زنان می‌پرسند. سوال غالبی هم که مطرح می‌شود درباره ارتباط اسلام و تروریسم و به ویژه داعش است و سوال می‌کنند شما مسلمان هستید یا نه؟ که می‌گوییم بله و دوباره می‌گویند این ها هم که مسلمانند و اینجا برای آن‌ها توضیح می دهیم که در هر آیینی یک سری تندرو وجود دارد. در مسیحیت و یهود هم چنین تندروی‌هایی وجود دارد که البته در آخر هم از ما قبول می کنند.» 

ایرانی‌ها برایمان کف می‌زنند!

این تبلیغ چهره به چهره طلاب اصفهانی، علاوه بر توریست‌های خارجی، به مذاق ایرانی‌ها هم خوش آمده و یکی از شیرین‌ترین حاشیه‌های این تبلیغ را به خود اختصاص داده است. «هنوز یک نگاه سنتی به حوزه علمیه حاکم است تا جایی که برای رفقای طلبه خودمان هم کار ما جالب است؛ مردم عادی که بماند. مورد داشتیم در حال بحث فلسفی و علمی با توریست ها هستیم و ایرانی‌ها هم دور ما جمع شده اند و وقتی سوالی یا شبهه ای پرسیده اند و ما جواب داده ایم، شروع کرده‌اند به سوت و کف زدن. یکی از حاشیه های جالب کار ما موقعی است که ایرانی‌هایی که متوجه موضوع بحث ما می‌شوند،حمایتمان می‌کنند و می‌گویند ماشاالله حاج آقا خوب جوابشان را دادی. یا بارها اتفاق افتاده که آمده اند و پیشانی طلبه ها را بوسیده اند و گفتند روسفیدمان کردید.»

توریست‌ها با خواندن نامه رهبری خوشحال می شوند

یکی از کارهای اصلی راه دوستی انتشار نامه رهبری و ارائه آن به مهمانان خارجی است. «ما نامه حضرت آقا را علاوه بر اینکه به هفت هشت زبان ترجمه کرده ایم به صورت تایپوگرافی یا پوستر هم درآوردیم. و وقتی به جوانان می‌گوییم نامه ای که رهبر ما برای جوانان اروپایی نوشته اند را خوانده‌اید، اول کمی جا می‌خورند و بعد از کمی فکر می‌گویند نه. جوهرهای نامه رهبری را برای آن‌ها که می‌خوانیم و می‌گوییم پیام این نامه فقط حقیقت یابی است، خوشحال می‌شوند و کمترین واکنش این است که بده ببینیم چه نوشته است؟ و وقتی ما نامه یا آن طرح گرافیکی را به آن‌ها می‌دهیم، نگاهی می‌کنند و می‌خوانند و به زبان خودمان ایولی می‌گویند و نامه را می‌گیرند و با خود می‌برند.»

به زبان انگلیسی پرده‌خوانی عاشورا می‌کنیم

شروع کار راه دوستی با محرم و عاشورا آغاز می‌شود و همین باعث می‌شود که طلبه ها به فکر بیفتند تا برنامه‌ای جدید و موثر برای این ایام در نظر بگیرند. ««در ایام محرم هم برنامه ویژه داشتیم. با توجه به اینکه اکثر توریست های اصفهان از یزد می‌آیند و عزاداری های باشکوه این شهر را دیده‌اند، برایشان جالب بود که بدانند قضیه امام حسین چیست؟ برای همین یکی از کارهای ما در ایام محرم پرده‌خوانی به زبان های انگلیسی، اسپانیایی و فرانسوی بود. و ما مثلا از حسین (ع) می‌گفتیم و به امام علی می‌رسیدیم و آن‌ها می‌پرسیدند علی (ع) کیست و ما به عقب برمی‌گشتیم و به دنبال آن از پیامبر اسلام (ص) سوال می‌کردند؛ پس ما یک تاریخ کلی از ابتدای اسلام تا عاشورا را می‌گفتیم؛ اما آن تاثیر احساسی، عاطفی و شورانگیزی که در پرده‌خوانی است به خاطر نوع نمایش و بیان موثرتر است. و توریست های زیادی بوده اند که شاید اصلا لائیک یا سکولار بودند اما مثلا با شنیدن مصیبت حضرت ابالفضل گریه کردند. البته ما به این حد کفایت نمی کنیم و قصه عاشورا را به مظلومیت شیعه در زمان اخیر وصل می کنیم و به خصوص درباره موضوع اسرائیل و مظلومیت مردم فلسطین با آن‌ها صحبت می‌کنیم.» 

اسلام را در ایران می‌شناسند

بیشتر این مسافران هنگام ورود به ایران تصورات عجیبی درباره ایرانی و مسلمان و به خصوص شیعه دارند؛ اما تا پای آن‌ها به کشور باز می‌شود و از نزدیک مردم و روحانیون شیعه را می‌بینند، نظرشان به کلی عوض می‌شود. «یک دفعه گروهی لهستانی در  پرده خوانی عاشورا حضور داشتند. پس از پایان این مراسم، سمت من آمدند و گفتند ما پزشک هستیم و از شما سوالاتی داریم. لهستان یکی از پیشرفته ترین کشورهای جهان از لحاظ پزشکی است. درباره یک سری مسائل از من سوال کردند مثلا درباره نظر اسلام درخصوص پیوند کلیه پرسیدند و اینکه آدم زنده می‌تواند کلیه اش هدیه کند یا نه؟ و وقتی من گفتم این کار به نوعی مستحب است، به من گفتند ایران یکی از مترقی ترین کشورهاست چرا که در خیلی از کشورهای جهان ممنوعیت قانونی برای این کار وجود دارد.»

خیلی‌ها هم تا پای مسلمان شدن پیش رفته‌اند. «یکی از توریست‌های مشتاق، یک خانم اسپانیایی بودند. با این خانم هم یک روز تمام درباره اسلام حرف زدیم و موقع خداحفظی به ما گفت من یقینا من تمام حقوق امسالم را پس انداز می‌کنم تا سال بعد همراه با خانواده بتوانم به ایران بیایم و یقینا درباره ایران و تشیع بیشتر مطالعه خواهم کرد. ما هم به او منابعی برای مطالعه بیشتر هدیه دادیم. اصلا  همیشه کتاب ها و جزواتی تهیه می‌کنیم و به آن‌ها می دهیم و اینگونه نیست که آنها را به امان خدا واگذار کنیم. چه بسا شاید مطالعه این خانم تا سال بعد به حدی برسد که مسلمان بشود!»

منبع:مهر

کلیدواژه ها:
زمان انتشار: ۱۳ دی, ۱۳۹۴

مطالب مرتبط


  • آخرین اخبار
  • پربیننده ترین ها
  • آرشیو
یاداشت و مقاله