به گزارش سرای نور،ردان بزرگی که در آتش عشق مردم ذوب شدند، بغضی که در پلاسکو شکست، سوگ سیاووشان، بدرود ای جان فشانان جان بر کف، ایران در سوگ قهرمانانی که پروانه وار سوختند!، ایستادهام چو شمع مترسان ز آتشم، جهان آتشنشانان ایرانی را ستود، آتش بهشت، فداکاری آتش نشانان در حادثه پلاسکو حیرت ایران و جهان را بر انگیخت، نبرد غیرت و آتش، آتشنشانان جان فشان سنگ تمام گذاشتند، اشک ایران برای جانباختگان پلاسکو…
اینها تیترهای روزنامههای ایران بود و اما در این میان برخی با انتشار نمایههایی تامل برانگیز، از احساسات پاک مردم برای آتشنشانها سوءاستفاده کردند!
بر اساس آمار، روزانه ۱۰۰ هزار سایت در جهان ساخته میشود که ۸۰ هزار سایت فقط به قصد مجرمانه شروع به فعالیت میکنند، در کشور ما نیز بیش از ۲۳ میلیون کاربر تلگرام وجود دارد که حدود ۱۵ میلیون نفر از آنها به صورت فعال از آن استفاده میکنند و حدود ۳۵ درصد از جرائم رخ داده در فضای مجازی از طریق تلگرام انجام میشود.
رز سیاه چیست؟
به دنبال حادثه تلخ آتشسوزی در ساختمان پلاسکو، در بعضی گروههای تلگرامی عکس یک «رز سیاه» دست به دست منتشر شد و از کاربران خواسته شد که «به بهانه همدردی با آتش نشانان» و «به افتخار و احترام ایثارگران آتشنشان» این عکس را بهعنوان نمایه خود انتخاب کنند و کم کم مشاهده شد بعضی افرادی که به دنبال راهی برای همدردی با این فاجعه بودهاند، اقدام به تغییر و استفاده ار این نمایه کردند.
سودجویان شبکههای اجتماعی به احساسات مردم هم رحم نکردند و با بهرهگیری از عدم شناخت برخی دیگر از کاربران شبکههای مجازی به دنبال انتشار نماد رز سیاه هستند، در حالی که این نماد است.
اما در یک جستجوی ساده روشن میشود که آن تصویر عینا یکی از نمادهای رسمی آنارشیسم و سوسیالیسم لیبرال و مظهری از آشوبطلبی و ضد حکومت بودن است. تفکری که هر گونه نظم ساختاری برای اداره جامعه را انکار میکند.
«رز سیاه» ابتدا نام مجموعه کتابهایی با همین ایده بوده و سپس عنوان نشریات مطبوعاتی جریان فلسفی آنارشیستها را به خود اختصاص داد و در نهایت همان تصویر منتشر شده، تبدیل شد به یکی از نمادهای این جریان!
آنارشیسم شامل مخالفت با اقتدار با هرگونه سازمان با ساختارهای طبقاتی در هر رابطه انسانی است و به سیستم دولت محدود نمیشود و به عنوان یک تئوری بیتعصب، آنارشیسم تساوی در بسیاری از جریانهای فکری را خواهان است.
آنارشیسم یک تئوری جهان بینی خاص ارائه نمیدهد و مانند دیگر نظریهها در حال تغییر است. آنارشیسم خود زیر نحلههای پرشماری دارد، که جز در یکی دو اصل بنیادین شباهت چندانی با هم ندارند. مکاتب فکری آنارشیسم میتواند اساسا متفاوت باشد، به طور مثال آنار شیسم هر چیزی از فردگرایی مطلق تا جمعگرایی کامل را حمایت میکند. آنارشیسم معمولا به عنوان ایدئولوژی چپ رادیکال در نظر گرفته میشود و بیشتر اقتصاد آنارشیستی و فلسفه حقوق آنار شیستی از تفاسیر ضد استبدادی کمونیسم، اقتصاد مشارکتی، سندیکالیسم و همکاری متقابل تاثیر گرفته است.
اقتدار گریزی، سروری ستیزی یا آنارشیسم در زبان سیاسی به معنای نظامی اجتماعی و سیاسی بدون دولت، یا به طور کلی جامعهای فاقد هرگونه ساختار طبقاتی یا حکومتی است. آنارشیسم بر خلاف باور عمومی جامعه همکاری داوطلبانه را درست میداند که بهترین شکل آن ایجاد گروههای خود مختار است.
طبق این عقیده، نظام اقتصادی نیز در جامعهای آزاد و بدون اجبار یک قدرت سازمان یافته بهتر خواهد شد و گروههای داوطلب میتوانند بهتر از دولت کنونی از پس وظایف آن برآیند.
اینکه منشاء اصلی آن فراخوان کجاست و با چه انگیزهای چنین فراخوانی منتشر شد به جای خود اما همراهی بدون اطلاع برخی هموطنان که مسلما اطلاعی از وجود چنین نمادی نداشتند، یک تجربه را برای ما خواهد داشت: چنین کاری سادهترین و سطحیترین روش سوءاستفاده از احساسات پاک مردم است. اما اینکه یک جریان خاص بخواهد بر موج احساسات مردم شریف سوار شود و بدون اطلاع مخاطبینش، از آنها برای رسیدن به اهداف خود استفاده کند، نه اولین بار است که رخ داده و نه آخرین خواهد بود!
بر کسی پوشیده نیست دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی پس از ناکامی در مقابله سخت در دهه اول با جمهوری اسلامی ایران، به بهرهگیری از راهبرد جنگ نرم روی آوردهاند و طراحیهای گستردهای برای مقابله با کشورمان در عرصه جنگ نرم کردهاند؛ آنها بر این باورند که، انقلاب اسلامی گفتمان نوینی را پدید آورده است که بعد نرم و فرهنگی آن بر سایر ابعاد آن ترجیح دارد و این بعد منبع اصلی قدرت نظام است.
دشمنان این واقعیت را پذیرفتهاند که به سبب احیای نظام ارزشی مبتنی بر خصائص و ویژگیهای دینی و انقلابی، هویت نوینی در مردم جامعه ایران شکل گرفته است که متمایز از هویت سایر ملتها است و برای رسوخ در این هویت و دگرگونی و استحاله آن و ایجاد فاصله بین ملت و نظام ایران، باید ابعادی را آماج و هدف قرار داد که رمز ماندگاری و قدرت نفوذ جمهوری اسلامی ایران است و این کار قطعاً با اقدام نظامی ممکن نیست و بی شک این معاندان با طراحی انواع شبکههای سرگرمکننده در فضای مجازی از طریق تولید، ترویج شبهات و تولید محتوای ضد عفت و حیا، بهدنبال انحراف جوانان مؤمن و سالم از اصل دین و دریدن پردههای حیا؛ با ایجاد اختلال در نظام فکری، عقیدتی و دینی ما در حال فعالیت علیه کشورمان هستند.
قرآن میفرماید: فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْكُمْ. شاید یک تفسیر این آیه این باشد که با همان ابزاری که به جنگ شما میآیند باید به جنگ دشمنان اسلام رفت. لذا پاسخ تهدید نرم، مقابله نرم است. پاسخ مبارزه علمی، مبارزه علمی است.
باز در قرآن آمده: وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ .این آیه به این مساله اشاره دارد که ما میبایست از تمامی ظرفیتهای ممکن خود در جنگ نرم بهره جوییم.
رضا اعتماد کارشناس و پژوهشگر فضای مجازی معتقد است اساس جنگ نرم در ارتباط با ایران، بر کاهش باورهای دینی استوار شده است و حال که دشمن به سمت باورهای ما هجوم آورده و سعی دارد سرمایههای کشور که نیروی پاک و جوان کشور را از عرصه تلاش و فعالیت با سرگرم کردنشان به مسائل پوچ و بیارزش خارج کنند باید برای مقابله با این تهاجم فرهنگی که مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز هست، شیوهها و برنامههای تهاجمی دشمن را مطالعه و شناسایی کنیم و با نسخههای علمی و عملی آن شیوهها را به جوانان کشورمان بشناسانیم و با هدف تقابل نسبت به تقویت و به کار گیری داراییهای موجود، اهتمام ورزید.
وی افزود: فضای مجازی سکهای است که باید دو روی آن را با هم دید؛ لذا باید دانست که شناخت صحیح فضای مجازی و به تبع آن، استفاده صحیح و در عین حال حداکثری از این پدیده در دنیای مدرن، مستلزم شناخت و آسیب شناسی آن است زیرا این فضا بستری را برای ورود مجرمان باز نموده که تعرض به حقوق فردی و عمومی، ارتکاب تخلفات مالی، اخلاقی، اوج گرفته و هر روزه شاهد وقوع شکل جدیدی از جرائم میباشیم.
کارشناس و پژوهشگر فضای مجازی تصریح کرد: اینترنت بازاری است که در سطح جهان گسترده است و در آن همه چیز یافت میشود و هرکس به فراخور حال، خوشهای از آن برمیگیرد و کاربران زیادی روزانه به اینترنت سر میزنند و از امکانات آن بهره میگیرند و در همین حال افراد سودجو با ایجاد راههای خاص خود سعی میکنند تا این مشتریان رابه سمت خود جلب نموده و به مقاصدخود نائل آیند.
حنیف باقرزاده پژوهشگر و کارشناس علوم اجتماعی نیز در این خصوص گفت: در دکترین جنگ نرم، قاعده این است که مردم کشور هدف، اهداف دشمن را محقق کنند و الزام آن تصرف قلب و مغز است، به عبارت دیگر، کسانی که قلب و ذهنشان تسخیر شده، در راستای اهداف دشمن خود عمل میکنند. پرسش این است، راه تسخیر مردم به گونهای که خود آنان خواستههای دشمن شان را محقق سازند چیست؟ این راه بسیارساده و در عین حال دشوار است.
وی افزود: برای تاثیر بر ذهن و قلب در دو حوزه، شناختی و عاطفی جنگ نرم انجام میشود و عاملان جنگ نرم با بهرهگیری از روش اقناع، مجابسازی، تغییر ادراک و شستوشوی مغزی در پی آن هستند تا افکار، اندیشه، ذهن و نظام شناختی مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهند، آنان در این زمینه از روش مدیریت ادراک بهره میگیرند ودر این روش تلاش میشود افراد و نخبگان کشور هدف، نسبت به مسألهای قانع شوند، اطلاعات ویژهای را به آنان القا کنند تا زمینه سیادت بر مغز آنان فراهم شود.
این پژوهشگر و کارشناس علوم اجتماعی ادامه داد: عاملان جنگ نرم میکوشند تا نظام عاطفی مخاطبان و نگرش آنان را تحت تاثیر قرار دهند چرا که هدف در بعد عاطفی و هیجانی تصرف قلب و تحریک افراد برای اقدام خاص است، به عنوان مثال آنان میکوشند تا نفرت مخاطبان را نسبت به حکومت خویش برانگیزند و عشق و علاقه آنان را معطوف خود سازند و با رضایت افراد از روش عملیات روانی با تولید سوژه برای برانگیختن جامعه هدف بهره میگیرند.
لازم به ذکر است اینکه چه کسی با چه جریانی همراهی کند، امری است که هر کس بر اساس افکار و علایق خویش میتواند تصمیم بگیرد؛ اما این مهم است که مراقب باشیم با سوءاستفاده از احساسات و بیاطلاعیمان از یک موضوع، بدون اینکه خودمان مطلع باشیم، ما را برای استفاده در یک جریان فکری یا سیاسی یا اجتماعی خاص به کار نگیرد.