به گزارش سرای نور؛ شهادت ۱۳ تن از شیر مردان مازندرانی در خان طومان سوریه، یاد و خاطره شهدای دفاع مقدس به رهبری امام عزیز(ره) را در استان علوی زنده کرد و مازندران با یاد شهدا رنگ و بوی دیگری به خود گرفت.
.
اما پس از آن، اعزام نیروهای مستشاری از مازندران به جبهه حق علیه باطل در سوریه متوقف شد، که اعتراض بسیجیان و مشتاقان برای دفاع از حرم را در پی داشت. بدین جهت، با چند بسیجی، که مدتها برای رفتن به سوریه تلاش میکردند، به گفتوگو پرداختیم.
سید کاظم متأهل و متولد ۶۳ است، از او پرسیدم آیا خبر شهادت عزیزان مازندرانی سبب نگرانی یا کمانگیزگی شما بسیجیان شده است؟
سید کاظم با تعجب گفت: مگر شهادت چیز بدی است که ما از آن ناراحت باشیم یا روحیه ما را تضعیف کند ؟
اتفاقاً یکی از انتقادهای ما این است که چرا در مورد اعزام بسیجیان سختگیری میشود، ما مدتها است که پیگیری میکنیم تا از هر راهی که شده اعزام بشویم.
سید کاظم از زمان شهادت علی برایمان گفت: شهید علی جمشیدی اگر رفت حضرت زینب او را طلبید، علی آقا هرچه در توان داشت در طبق اخلاص گذاشت، از هیچ کاری در راه خدا و اسلام فرو گذاری نکرد، او عاشق اهلبیت بود و اجرش را گرفت. علی یک هفته قبل از شهادت تقریباً با همه دوستان و بستگان تماس گرفت، او به ما گفت: من پیگیر کار شما هستم که هر چه زودتر اعزام شوید، من و محمودرضا خیلی خوشحال شدیم به دنبال کار اعزام بودیم که خبر شهادت علی آقا رسید.
آری دنیا کاروانسرایی بیش نیست و مرگ حق است، اما چه بهتر که مرگ انسان در راه دفاع از دین اسلام و شهادت باشد.
از سید کاظم پرسیدم شما که متأهل هستید، همسرتان با رفتن شما مخالف نیست؟
سید کاظم گفت: ابتدا کمی نگران بودند اما بعد موافقت کردند، مطمئناً اگر راه، راه حسین (ع)، عشق، عشق اهل بیت و هدف حفظ دین اسلام باشد همه راهها گشوده خواهد شد، همانند آن چیزی که از نزدیک در زندگی علی آقا مشاهده کردیم.
سید کاظم گفت: علی آقا تا زمانی که بود فرهنگ سازی میکرد، جهاد در راه خدا، کار فقط برای خدا و هدف رضای خدا، بدون ریا ،شهادت علی نیز بیداری عجیبی در شهر ایجاد کرد، حدود ۵۰ نفر با مشاغل مختلف در شهر، خواستار راهی، برای اعزام به سوریه شدند، این چیزی نبود جز این که شهادت علی آقا، علی آقاهای زیادی را در شهر الگوسازی کرد.
بارالها بندگان مخلص تو چه زیبا از فرصتهای زمینی بهره میجویند و چه زیبا به سویت پر میکشند، حضورش اسوه بود و شهادتش بیداری، شهید کربلایی علی جمشیدی تا زنده بود، الگوی جهادی و فرهنگی برای بچهها و جوانان نوری بود و شهادتش بیداری و غوغایی در دلهای مردم شهر ایجاد کرد، که همه را متعجب ساخته است.
محمودرضا از بسیجیان مخلصی است که هر لحظه منتظر صدای زنگی است تا خبر اعزام به سوریه را به او بدهند، متولد ۷۳ و از دوستان شهید جمشیدی است. از او پرسیدم نظر شما در مورد اعزام نیروهای مازندرانی به جبههها چیست ؟
محمودرضا گفت: ما از این ناراحت نیستیم که ۱۳ پهلوان مازندرانی با رشادت و توکل به خدا در مقابل جبهه کفر ایستادگی کردند و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند، چیزی که سبب تضعیف روحیه بچهها است این است که سلاح عزیزان بر زمین مانده است.
محمودرضا گفت: میخواهیم سلاح عزیزانمان را برداریم و راهشان را، که راه حفظ دین اسلام و ایستادگی در مقابل ظلم و ستم زورگویان است، ادامه بدهیم.
درد بچهها این است که جبهه کفر، فکر کند لشکر ۲۵ کربلا زمینگیر شده است، ناراحتی ما این است که کافران فکر کنند که بچههای مازندرانی مأیوس و ناامید شدند.
محمودرضا گفت: از مسئولان میخواهیم مانع رفتن شیر مردان مازندرانی نباشند و بچهها فقط دعا میکنند هرچه سریعتر بتوانند سلاح شهدا را از زمین بردارند و با انگیزه قویتر از قبل در مقابل صف دشمنان خدا، با یاری اهل بیت و حضرت زینب (س) بایستند.
خداوندا این بسیجیان چه عاشقانه پا در رکاب انتظار میکشند تا ثابت کنند، شهادت هر شهیدی سبب بیداری صدها نفر در شهر و دیارشان شده است و با ایمان محکم و فریاد (کلنا عباسک یا زینب ) میخواهند به دل دشمن بزنند و تا نابودی دشمنان اسلام و مسلمین ایستادگی کنند.ا
این شیر مرد بسیجی از دانشگاه امام حسین (ع) و آموختههای آن برایمان گفت: در مکتب حسین (ع) آموختم که نماینده اسلام باشم و در مقابل استکبار سر خم نکنم، آموختم در جهاد کبیر باید با رشادت در مقابل دشمن ایستادگی کنم.
محمودرضا در پایان خاطرنشان کرد: مگر در محرم و عزاداریها نمیگوییم (ای کاش در عاشورا بودیم)، اکنون نیز همان عاشورا است و اسلام مرز جغرافیایی ندارد، هدف اصلی ما، دفاع از دین اسلام و نوامیس مسلمانان، تا ظهور حضرت آقا و به فرمان مقام معظم رهبری است. مقام معظم رهبری فرمودند:” اجر شهدای مدافع حرم بالاتر است، چون هم مهاجرت میکنند و هم مجاهدت ”
حرف آخر این که مواظب باشیم دور از انصاف و از روی ناآگاهی در مورد شهدا و مدافعان حرم قضاوت نکنیم، دین را درست بشناسیم و منصفانه سخن بگوییم، مواظب باشیم همچون مردمان زمان گذشته که با زخم زبان دل یتیمان کربلا را خون کردند، سخن نگوییم تا در آخرت شرمنده حضرت زینب (س) و شهدا نباشیم.
بارالها ما را شرمنده امام حسین(ع) و شهدای راهش نکن.