سرای نور؛
جانشینان معاویه،یعنی خلفای بنی امیه،پس از شهادت امام حسین (ع) ، به آزار، شکنجه و کشتار شیعیان می پرداختند. آزار حکام بنی امیه شیعیان را ناچار کرد به سوی ایالات دور دست مانند: مراکش و الجزایر در غرب،یمن و عمان در جنوب ، قم ،ری وخراسان در ایران مهاجرت کنند.
علل مهاجرت سادات علوی به ایران:
این مهاجرت ها از دوره حجاج شروع شد و در زمان عباسیان به سبب قیام های که از سوی علویان برپا می شد و بیشتر با شکست مواجه می گشت ،شتاب بیشتری داشت. دلیل ورود آنها به ایران در چند مسئله بود:
امنیت در نواحی شمالی ایران:
۱ –شمال ایران و مناطق سخت راه گیلان و مازندران و کوهستانها و سرزمین های دور افتاده خراسان مکان امنی برای علویان به حساب می آمد[۱].بنابراین امویان و بعدها عباسیان که مرکز حکومت آنها شام و عراق بود به علت دوری و صعب العبور بودن راه ها نمی توانستند این مناطق را به خوبی تحت نظارت و کنترل خود در بیاورند.از این رو از میان علویانی که در قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم یا زید بن علی شرکت کرده بودند می توان به یحیی بن زید و یحیی بن عبدالله اشاره کرد که بعد از شکست قیام، به نواحی شرقی ایران متواری شدند[۲]. پس از یحیی بن عبدالله، علویان زیادی به طبرستان آمدند و تشیع در آن جا روز به روز گسترش یافت و مردم آنجا نخستین بار بوسیله علویان پذیرای اسلام شدند،تا اینکه در نیمه قرن سوم هجری حکومت علویان طبرستان به وسیله حسن بن زید علوی تسکیل شد. بنابراین وجود امنیت در ایران مخصوصاً در نواحی شرقی عامل مهمی در ورود علویان بود. [۳]
تغییر شرایط زندگی:
۲ –عامل دیگری که سادات و علویان را به فکر مهاجرت انداخت، دستیابی به شرایط بهتری برای زندگی بود.اسلام دینی بود که برای رفع سختی زندگی مسلمانان از همان اولین سال های ظهور خود آنها را بزرگتر از آب و خاک پنداشته بود و به آنان گفته بود که هجرت راهی است برای بهتر زیستن،زیستی که در آن هم دنیا هم آخرت آدمی مورد توجه قرار گیرد.
انسان مسلمان همواره از هجرت به عنوان یک روش ،جهت زندگی بهتر استفاده می برد. ایران از جنبه های مختلفی بسترهای لازم را در این راه در اختیار سادات و علویان می گذاشت.بطور مثال: پیوندها و قرابت های نسبی سادات و علویان با حضرت علی( ع) و پیامبر( ص) از یک سو، سابقه مظلومیت، قیام و انقلاب های این خاندان علیه خلفا و حکام جور، از سوی دیگر، علویان و سادات را در نگاه ایرانیان به انسانهای پاک و مقدس تبدیل کرده بود. چنانکه «ظهیرالدین مرعشی» در این باره می نویسد: « چون اصفهبدان مازندران در اوایل _که قبول اسلام کردند_شیعه بودند و با اولاد رسول( ص) حسن اعتقاد داشتند سادات را در این ملک مقام آسان تر بود[۴]».
این نگاه ها و عملکردها بود که سادات همه جا حرمت داشتند.و هر که به جای می رفت اگر می شنید سید شریف یا پرهیزکاری هست به دیدن او تبرّک می جست[۵] و اگر سیدی در قیام شکست می خورد یاد و خاطره اش به افسانه ها می پیوست .چنانکه در آن سالی که یحیی بن زید در خراسان کشته شد در آن سال تمام فرزندان پسری که متولد می شدند نامش را یحیی می گذاشتند[۶].
ورود امام رضا به ایران نقطه عطف:
۳ –یکی دیگر از مهمترین عوامل ورود سادات به ایران، ورود مبارک حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به این منطقه می باشد.گرچه باید گفت بعد از قیامهای نفس زکیه ، برادرش ابراهیم، زید بن علی و قیام عبدالله بن معاویه، که در ابتدا به پیروزهای در ایران دست یافت. علویانی که در این قیامها بودند بعد از شکست، به دلیل ترس از حکومت و یا جذب نیرو برای ادامه دادن حرکت خود وارد ایران شدند، به دنبال آنها گروه های از سادات و علویان وارد ایران شدند.
با این حال یکی از مهمترین ادوار ورود سادات به ایران ورود امام رضا(ع) به ایران می باشد . بیست و پنج سال بعد از قیام یحیی بن زید، آنگاه که امام رضا(ع) به ولایت عهدی برگزیده شد، برادران و نزدیکان آن حضرت رو به سوی ایران نهادند.آنان به شوق دیدار با امام رضا(علیه السلام) از مدینه به سوی مرو میرفتند که در میانه راه شمار زیادی از علاقه مندان امام رضا(علیه السلام) نیز به آنان میپیوستند. شمار این گروه وقتی به دروازه شیراز نزدیک میشد، به چند هزار نفر میرسید. مرعشی در این باره می نویسد:«آوازه بیعت مامون با حضرت رضا، باعث این شد که سادات که همیشه در فشار بودند،روی به طرف ری و عراق نهادند.این سادات از بنو اعمام و برادران و تمامی حسینی و حسنی بودند[۷]».
از این گروه کثیری ازعلویان و سادات که به دنبال جریان ولایت عهدی امام وارد ایران شدند، می توان به حضرت معصومه،احمد بن موسی بن جعفر معروف به شاه چراغ ، یکی از نواده های امام محمد باقر _مدفون در مشهد اردهال کاشان_،ابراهیم بن موسی بن جعفر معروف به شاه ابراهیم که اکنون در قم مدفون می باشد، اشاره کرد[۸].
بعد از اینکه مامون، امام را به دلایل سیاسی به ولایت عهدی برگزید، بعد از یک دوران کوتاهی تغییر سیاست داده و امام را به شهادت رساند.بنابراین ساداتی که بعد از شنیدن ولایت عهدی امام به ایران می آمدند با شنیدن خبر شهادت امام در مناطق مختلفی از ایران پراکنده شدند. مرعشی در این باره می نویسد:«چون این دسته بیست و یک نفری به ری رسیدند از واقعه قتل و شهادت حضرت رضا(ع) بوسیله مامون که به مکر و حیله آن حضرت را شهید کرده بود مطلع شدند.لاعلاج برای حفظ خودشان پناه به کوهستان دیلمستان و طبرستان بردند.بعضی ها در آنجا شهید شدند و مزار و مرقدشان معروف است و بعضی ها در همان جا توطن و اتباع ایشان باقی است[۹]».
پیامدهای حضور سادات علوی در ایران:
علاوه بر دلایل فوق و تعاملات سادات و علویان با ایرانیان، عوامل دیگری را نیز می توان ذکر کرد که به علت طولانی شدن بحث خوداری می کنیم.با توجه به آنچه در فوق گفته شد،می توان نتیجه گرفت که با آگاهی از محل های که مهاجران علوی آنها را برای سکونت انتخاب کردند و وجود مزار و سنگ نوشته های یافت شده از سادات در نواحی مختلف ایران ، می توان به شناخت نفوذ شیعه در ایران پی برد.
گرچه وجود سادات در یک شهر به معنای این نیست که آن شهر تماماّ شیعه بوده، بلکه به معنای آن است که در این شهر زمینه های خوبی برای رشد شیعه وجود داشت.در عین حال بنیه تشیع را در این شهرها تقویت می کرد. از سوی دیگر ،معمولا این افرادی که برای آنها مقبره ای ساخته شده و مردم برای زیارت و تقدس رو به سوی آنها می آوردند، جزو شخصیتهای مهم علوی بودند.لذا از همان دوران دارای احترام بودند. از آنجای که این افراد دارای گرایشات شیعی بودند،مطمئناّ درمردمان مجاور آن منطقه، چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ مذهبی تاثیر می گذاردند.
نمونه بارز آن، حضور علی بن محمدباقر(علیه السلام) پس از ورود امام رضا(علیه السلام)به ایران است که برای ارشاد مردم به منطقه فین کاشان آمده بود. همین مسأله دلیل آن است که در آن زمان، مردم این منطقه هوادار خاندان رسالت بوده اند. در تواریخ آمده است که ۶ هزار نفر از مردم کاشان و حومه به استقبال این امامزاده بزرگوار رفتند. هم چنین با استقرار ایشان در آنجا، مردم قم و کاشان و روستاهای اطراف در نماز جمعه ایشان شرکت میکردند. این موقعیّت ممتاز علی بن محمد سبب شد حکومت وقت، دستور قتل ایشان را صادر کند[۱۰].
پی نوشت ها:
[۱] -حکیمیان،ابو الفتح:علویان طبرستان،تهران ،انتشارات دانشگاه تهران ،۱۳۴۸ ،ص ۴۶
[۲] – ابوالفرج اصفهاني، علي بن حسين ، مقاتل الطالبين ، تحقيق سيد احمد صقر، بيروت، دار المعرفه، ]بی تا [ ، ص ۳۸۷
[۳] چنانکه «ابن اسفندیار» در این باره می گویید:«… در این وقت به عدد اوراق اشجار، سادات علویه و بنوهاشم از حجاز و اطراف شام و عراق به خدمت او رسیدند؛در حق همه مبرّت و مکرمت فرمود و چنان شد که هر وقت پای در رکاب آوردی سیصد نفر علوی گرداگرد او بودند». ابن اسفندیار ،تاریخ طبرستان و رویان ،ص ۲۹۰
[۴] -مرعشی،میرسیّد ظهیر الدین بن سید نصیر الدین، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، با مقدمه محمد جواد مشکور، موسسه مطبوعاتی شرق، ۱۳۴۵، ص۱۲
[۵] – اشپولر، پیشین، ج۱ ،ص ۳۲۶
[۶] – ابوالفرج اصفهاني، پيشين ، ص ۱۴۶
[۷] -مرعشی، پیشین ،ص۱۲۷
[۸] -ابن طبا طبا، پیشین ،ص۱۵
[۹] – (مرعشی، پیشین ،ص۱۲۷ )مولانا اولیاء الله هم در این باره می نویسد:«چون خبر غدری که با امام رضا کرده به راه به سادات رسید ،هرجا که بودند،پناه به کوهستان دیلمان و طبرستان و ری نهادند. بعضی را همین جا شهید کردندو مزار ایشان باقی است و بعضی وطن ساخته همین جا مانده … »(.ر.ك آملی، مولانا اولیاء الله، تاریخ رویان،تصحیح منوچهر ستوده ،انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ،۱۳۴۸ ،ص۸۴)
[۱۰] – آیت الله مدنی کاشانی ، شرح زندگانی و شهادت علی بن باقر(ع)، ، نشر مرسل، ۱۳۷۸، ج۶، صص ۲۷، ۳۰ و ۳۵