سرای نور؛
گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز: یازدهم تیر مصادف با سالروز وقوع جنگ اُحد در سال سوم هجری قمری است. غزوه ای که در آن گروهی از مسلمانان در ابتدا دچار ضعف ایمان شدند و برای رسیدن به مادیات دنیوی تمام دستورات جنگی پیامبر(ص) را کنار گذاشته و مشغول جمع آوری غنائم جنگی شدند و در این میان عده ای قلیل از جمله حضرت علی(ع) سرسختانه در برابر دشمنان ایستادگی کرده و به دفاع از پیامبر(ص) پرداختند.
تاریخ درس عبرت:
این جنگ و همه ابعاد مختلف تاریخ درس زندگی هستند و برای هر کسی در هر شغلی و مقامی و منصبی می تواند درس های از عبرت و پند را داشته باشد. به عبارت دیگر بررسی و نگاه به حوادث تاریخی باید برای مخاطب استفاده کاربردی داشته باشد و این موضوع باید تبیین شود. رهبر معظم انقلاب در خصوص آنچه در سال سوم هجری در غزوه احد رخ داد، تبیین بسیار خوبی ارائه داده اند که در ادامه تقدیم می گردد:
تبین رهبر انقلاب از جنگ احد:
«در جنگ احد مسلمانها اول پیروز شدند؛ بعد به خاطر دنیاطلبىِ یک عده از خودشان، دچار شکست شدند.کسانی از اینها به شهادت رسیدند – مثل جناب حمزهی سیدالشهداء و دیگران – بقیه هم فرار کردند و رفتند روی آن کوه… پیغمبر فرمود شهدا را بردارند و به مدینه بیاورند – احد نزدیک مدینه است – راه افتادند، آمدند وارد مدینه شدند… شبِ آن روزی که این حادثهی تلخ اتفاق افتاده بود، برای پیغمبر خبر آوردند که یک عده از مشرکین بعد از آنکه از مدینه دور شدند، به این فکر افتادهاند که حالا که مسلمانها شکست خوردند، خوب است ما حمله کنیم و کار مسلمانها را تمام کنیم…
پیغمبر مردم را جمع کردند، گفتند همه بیائید توی مسجد. آمدند توی مسجد. فرمود: شنیدم دشمن در فلان نقطه اجتماع کرده؛ منتظر است که شما غفلت کنید، به شما حمله کند. باید همین امشب بروید آنها را تارومار کنید. گفتند: حاضریم یا رسولاللَّه! فرمود: نه؛ فقط کسانی که امروز در جنگ احد بودند، آنها باید بروند…
همینها را پیغمبر به خط کرد، بسیج کرد و گفت شماها باید بروید. اینها یک عدهای بودند – خیلی هم نبودند – سوار شدند و راه افتادند طرف همان منطقه، و دشمنی را که کمین گرفته بود، غافلگیر کردند و به او ضربه زدند و تارومار کردند و برگشتند… نه فقط توطئه را خنثی کردند، بلکه یک درآمدی هم برای مدینه و حکومت پیغمبر در سال سوم – که سال جنگ احد است – درست کردند.» ۱۳۸۹/۰۴/۲۳
«همه دوران زندگی ما، جنگ اُحد است. اگر خوب حرکت کردیم، دشمن شکست خواهد خورد؛ ولی به مجرّد این که چشممان به غنائم افتاد و دیدیم چهار نفر غنیمت جمع میکنند، ما هم حسودیمان شد، سنگر را رها کردیم و به سمت غنیمت رفتیم، ورق برمیگردد.» ۱۳۷۶/۰۲/۱۷