به گزارش سرای نور؛ شامگاه شنبه در آیینی که به این مناسبت توسط خانه فرهنگ جاودان و نهاد کتابخانه های عمومی فارس در سالن همایش های اتاق بازرگانی شیراز برگزار شد از استاد ابوالقاسمفقیری، استاد یدالله طارمی و استاد حسنصفری تقدیر شد.
در این آیین رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس شیراز را امروز، نیازمند خوانشی دوباره از تاریخ خویش دانست که برای دانایی، برای بازنمایی آن دادههای بیپایانی که سرنوشت فردایمان را رقم میزند.
کورش کمالی سروستانی با طرح اینکه شیراز کجاست، شیرازی کیست، عنوان کرد: اگرچه در تاریخ شکلگیری و تکوین و تکامل شهر شیراز ابهامات فراوانی داریم، اما ماندن در ابهام را نباید پسندید و شیراز را باید به روایت تاریخ فرهنگی و سیاسی و اجتماعی آن باز شناسیم.
وی با بیان اینکه شیراز روح است و کالبُد؛ شیراز جغرافیاست و زندگی، شیراز تاریخ است و فرهنگ؛ شیراز ماندگار است و جاری، ادامه داد: اما با شیراز چه کردهایم؟ ما برای شیراز چه کردهایم؟ اگر از شعارها بگذریم و کارنامه شعورها را بر رسیم، آنگاه است که اندوه بزرگی از مدیریت جانکاه بر دلمان چنگ میزند.
کمالی با این اشاره که شیراز، شهر بیدفاع است، گفت: اگر توان یافتن و ساختن کالبد فرهنگ شهر شیراز را نداریم، کمینه به روح آن بپردازیم که روح یک شهر است که آن را نامبردار، خاطره انگیز و الهام بخش میکند و روح ماندگار شیراز را فرهنگ این شهر میسازد.
اگر چه معانی فرهنگ در لغت و اصطلاح متفاوت است، اما آنچه که در این گفتار منظور نظر ماست، همان است که در زبانهای فرنگی آن را Culture میخوانند و آن عبارت است از مجموعه میراثهای معنوی یک قوم اعم از آنچه محصول عقل و ادراک یا زاده ذوق و عاطفه ایشان باشد.
فراوردههای نخستین را دانش مینامیم و دومین را هنر، اگرچه داد وستد بین این دو قابل انکار نیست. تقسیمبندی دانشها با وسعتی که امروز یافته ، در مدارس و دانشگاهها آموختهایم و به دلیل موضوع بحث امروز تاملی در هنر ضروری است. هنر عبارت است از ایجاد زیبایی و همآهنگی که محصول ذوق و قریحه آدمی است. اگر ذوق انسان این زیبایی و همآهنگی را در «حرکت» پدید آورد، آن هنر را رقص نامند. اگر ماده اولیه برای ایجاد زیبایی رنگها باشند، در این صورت هنر نقاشی به وجود میآید و اگر آن را در ماده و جسم متجلی کنند، پیکرتراشی و مجسمهسازی نتیجه آن خواهد بود. اگر زیبایی و ریتم را در صداها پدید آورند، هنر موسیقی از آن زاده میشود و اگر آفرینش این جمال و اعتدال در زبان صورت گیرد، شعر و داستان آفریده میشود. از ترکیب برخی از این هنرها، هنر ترکیبی نمایش پدید میآید و با افزودن تکنولوژی به آن هنر سینما زاده میشود.
رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس، افزود: در کنار دانش رسمی و علمی، دانش عوام و مردمی نیز وجود دارد، مانند پزشکی و طب سنتی، پیشبینی وضع هوا، نوع محاسبات ریاضی و… و همچنین در کنار هنر رسمی و مدرن و دانشگاهی نیز هنر مردمی نیز وجود دارد که آن را هنر «عوامانه» یا «هنر مردم» میخوانیم.
وی، اضافه کرد: ضرورت توسعه و رشد نظام آموزشی کشور، بخش علمی دانش و هنر را هر روز غنیتر میکند و سرعت پیشرفت دانش و تکنولوژی و هنر در روزگار ما چندان پرشتاب است که ما را هر روز شگفتزده میکند، ولی از سوی دیگر فرهنگ اصیل و عوامانه به دلیل ضرورتهای اجتماعی تاکنون توانسته است به رغم رشد فوقالعادۀ فرهنگ رسمی، دوام بیاورد. اگرچه برخی از این فرهنگها نیز از آسیب مصون نمانده و ممکن است فردا این ضرورتهای اجتماعی وجود نداشته باشد و یا کمتر وجود داشته باشد و در نتیجه بعضی از رشتههای این فرهنگ به زوال و نابودی محکوم شود.
کورش کمالی سروستانی، ادامه داد: ضرورت گردآوری، ثبت و ضبط نمودههای فرهنگ عوام از همین ترسگاه است که زاده میشود و اهمیت پاسداران فرهنگ عامیانه در همین بزنگاه است که بازشناخته میشود.
وی با یادآوری اینکه تجلیل بزرگان قوم شیراز، در این شب خجسته، به پاس حفظ و نگهداری و بازخوانی شعر و داستان و موسیقی و آداب و رسوم مردم شیراز در همین ضرورت نهفته است، ادامه داد: چه بی نشاط نشستی خواهد بود که در ستایش فرهنگ مردم ایران و شیراز آراسته شود و از صادق هدایت، انجوی شیرازی، صادق همایونی، محمد بهمن بیگی، جمشید صداقت کیش، علی نقی بهروزی، محمد مهدی مظلوم زاده و حسن حاتمی که به تازگی به دیار باقی شتافته، به پاس خوبیها و آفرینشهایشان در این وادی یادی نگردد.
وی با اشاره به پاسداشت پاسداران فرهنگ و هنر شیراز، گفت: در رقص کلمات استاد یدالله طارمی و به گونه شعر، هنرهای ژرف وی هویدا میشود تا طرب و طراوت را کسوتی شاعرانه بخشد بر قامت کلماتی که برخاسته از صفای جاودانگی اوست.فغان و غوغایی که اندرونش را به تاب می آورد و یا هزاهز شادمانگی های بی پایان که در مامن روحش به جوش میآید، خروشی میآفریند بر قامت کلمات، که هم سرمنزل شیدایی اوست و هم حکایت از عاشقانگیهای او دارد؛ راحتِ جان را در لطف سخن و زلال کلامی میجوید که انصاف را «خداداد» است.
رئیس مرکز اسناد فارس، عنوان کرد: آنچه را که امروزه در قالب فولکلور و در زمینه مطالعه اجتماعی مینگارد، در فهم تاریخ این سرزمین اهمیت بسیار دارد که استاد فقیری این همه را در کسوت سادگی و بی پیرایگی کلام به مَنِصِۀ ظهور می رساند؛ سرخوشانه ، صمیمانه و متعهدانه ، هر آنچه را در این خصوص باز می یابد، به شیوایی میآراید تا ارزشهای فرهنگی عامه مردمان را و ابعاد عمیق زندگی آنان را که به ناگزیر با واقعیتهای عینی پیوندی تنگاتنگ دارد، در عینیتی کامل به تصویر کشد و هم از این قرار مخاطبانش را بر سر شوق آورد.
کمالی سروستانی، ادامه داد: او به گواهی آثارش ؛ تفکر مانایی فرهنگ اصیل سرزمینش را به دوش میکشد. نرم آهنگ صادقانه کلامش بر این عنصر بیش از پیش پای می فشرد؛ بدان هویت و ماهیتی می بخشاید که خاص آثار اوست.
وی درعین حال، گفت: این شور درونی اما؛ با ساز نوازی های استاد حسن صفری، به گونهای پدیدار میشود که فارغ از سیر اندیشههای ملالانگیز، تا بلندای جان بخشی خیال و سلوک ذوقی، سیر میکنیم و همنوا با ضرباهنگ تارش، دمی چند میآساییم و کار جهان را به کام خویش مییابیم. گویی هنرش آیینهای است برای بازگشت به قطب درون ذاتی ما، روزنه ای برای دیدار دیگرباره زیبایی، تمثیل شیدایی و تجلی هر آنچه خیال باطنی است؛ خیالی که جان مایهاش، قالب هنرهای اوست.
این سعدی پژوه، ادامه داد: نتآوای تارش که برمیخیزد، احساس ، ادراک و عاطفه را با هر معیار ذوقی به کار میجوید، تا تلاطمی آراموش را در گوشِ هوش بنشاند و این گونه است که با ضرباهنگ آوایش، خاطرهها را بر ضمیر خودآگاه و بودِ ناخودآگاهمان نقش میزند.
کمالی سروستانی، گفت: شیراز اما، امروز به داشتن گنجینه ای گرانبار و تکرارناشدنی اش می بالد؛ و اینک ما نیز تا همیشه تاریخ به داشتن بزرگانی چون استاد یدالله طارمی ، ابوالقاسم فقیری و حسن صفری بر خود میبالیم و کلاه تکریم از سر برمیگیریم و مفاخرانه بلندای حضورشان را ارج مینهیم؛ چراکه اینان بخشی از روح شیرازند. بادا که بَنفشه زار عطرآگین وجودشان، طالع دورانمان را به نیک اختری بیاراید.
گفتنی است: در پایان این آیین که با همکاری نهاد کتابخانه های عمومی استان فارس برگزار شد اعضای خانه فرهنگ جاودان شیراز مورد تقدیر قرار گرفتند.