به گزارش سرای نور؛ در حاشیه سیزدهمین جشنواره بومی تیرنگ که با حضور گروههای هنری از استانهای مختلف کشور برگزار شد، گفتوگویی با کوروش زارع مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری کشور انجام شد که در ادامه میخوانید:
با توجه به اینکه فرصتی در جشنواره به یادبود مرحوم جابر عناصری پدر تعزیه دانشگاهی اختصاص داده شد؛ بفرمایید جایگاه استاد عناصری در نمایش آئینی و تعزیه ایران را چگونه ارزیابی میکنید و آیا ایشان آنطور که باید، شناخته شدهاند یا خیر.
مرحوم جابر عناصری سالهای سال در عرصه فرهنگ عامه، تعزیه و شبیهخوانی کار کردند، حدود ۴۰ کتاب و ۱۵۰ مقاله در این زمینهها نوشتهاند و انسان مهجور و ناشناختهای نیست و به این دلیل که چهره دانشگاهی بوده و دانشجویان زیادی را تربیت کرده است، هنرمندان فراوانی نیز با آثار ایشان آشنا هستند، وی سالها بهواسطه پژوهشها و مقالات زیادی که داشته، کمتر در دید بوده است.
کتابها و مقالات زیادی از ایشان داریم که هنوز چاپ نشده و از خانواده عناصری میخواهیم تا نسبت به چاپ آثار او اقدام شود.
تا چه اندازه از آثار استاد عناصری در جشنوارههای آئینی و بومی مانند تیرنگ استفاده شده است؟
در اجرای پژوهشی متمسک به هنر نمایش میشویم، به این دلیل که کار سمینار پژوهشی علمی است، لذا تنوع نداشته و خشک است و فقط علمای آن رشته و متخصصان، در آن مجامع حضور یافته و در همان حیطه علمی باقی مانده و زیاد به مردم اطلاعرسانی نشده است.
البته این ایده جدید که در جشنواره تیرنگ در حال برگزاری است، سبب جذاب شدن نمایش میشود تا مخاطب عام نیز با این نوع نمایش آئینی ارتباط برقرار کند و سطح علمی مردم بالا برود، همچنین جذابیت و فضای خشک پژوهشی را تلطیف میکند.
مردم باید چنین پژوهشهایی را ببینند و آشنا شده و آئینها و خردهفرهنگهای گوشه و کنار جامعه را بشناسند.
ظرفیت استان مازندران را در بخش برگزاری و اجرای جشنواره چطور دیدید؟
مازندران استانی است که از دیرباز هنرمندان توانایی در رشتههای هنری داشته و هنوز نیز هنرمندان خلاقی دارد که در صحنههای مختلف هنری حضور دارند، در هر جشنوارهای که حضور یافتم، مازندرانیها نیز مشارکت داشته و نشان میدهد که تئاتر این استان توانمند بوده است.
برای چندمین بار است که در جشنواره شرکت کردهاید و چه دورنمایی از جشنواره تیرنگ داشتید؟
نخستینبار است که به این جشنواره آمدم و دورنمایی از آن داشته و «تیرنگ» را میشناسم، در اختتامیه جشنواره تیرنگ ایدهها و طرحهایی داشتیم که جشنواره سراسری ملی را فراگیرتر و گستردهتر برگزار کنیم.
جایگاه مخاطب را در این جشنواره چهطور ارزیابی میکنید؟
استقبال خوبی انجام شد، البته باید رسانه ملی مازندران هر روز اینجا پای کار میآمد، این اتفاق ملی بوده و باید حضور پُررنگتر و ویژهبرنامههایی از این جشنواره ارائه میشد، سال آینده قطعا برنامههای تبلیغی و رسانهایتری برای آن در نظر گرفته میشود.
پاسخ شما به چرایی ضرورت برگزاری این جشنوارهها چیست؟
واضح است که از اقصی نقاط کشور فرهنگها و آئینهای ملی، اسطورهها و مناسک مذهبی را ارائه و مردم مازندران را با بومپژوهی، موسیقیها، فرهنگها و خردهفرهنگهای متعدد آشنا میکنند، لذا جشنوارههای آئینی و بومی اتفاق کمی نیست.
اکنون مردم حوصله خواندن کتاب را ندارند، نمیتوانند مطالب علمی و سخت را مطالعه کنند، آنها وقت کافی برای مطالعات پژوهشی ندارند، اصلاً ضرورتی برای این کار نیست، اما وقتی به نمایش تبدیل میشود، میتوانیم به فرهنگ و ارتقای دانستههای مردم با زبان لطیفتری کمک کنیم.
اینکه آئین تمنای باران، سهوری یا تکمگردانی در اردبیل و آذربایجان چیست، اینها از عهده یک کتاب بزرگ خارج است، اما با هنر نمایش میتوان آن را انتقال داد.
وقتی جامعه از سطح فرهنگی و اندیشهای بالایی برخوردار است؛ برنامههای آن نیز پویاتر، اندیشمندانهتر و فرهنگیتر برگزار میشود.
وقتی در یک کشور و شهری وارد میشوید، میگویند به تماشاخانههای آن شهر نگاه کنید تا سطح فرهنگی، اندیشمندی و درایت و دانش آنها را بسنجید.
از بین تئاترهای صحنهای، خیابانی و پژوهشمحور، خودتان رغبت به کدام یک از آنها دارید؟
همه آنها خوب هستند و هر کدام را با ویژگیهای خاصی که دارند میپسندم و ضرورت دارد تا به همه آنها پرداخته شود.
برای جشنواره آتی تیرنگ چه برنامهای در بخش تجلیل و محتوایی دارید؟
قطعاً برنامه تجلیل را با کیفیت بیشتری برگزار و با ایده جشنواره بومی «آداب و رسوم و سبک زندگی ایرانی اسلامی» برگزار میکنیم؛ یعنی چیزی که مد نظر رهبری است، باید تلاش کنیم در عرصه فرهنگ هنرهای نمایشی دغدغههای فرهنگی و هنری رهبری را جامه عمل بپوشانیم.
مقام معظم رهبری سالهاست که دغدغه فرهنگ و هنر را دارند، لذا وظیفه مسؤولان حوزه هنری بهعنوان سربازان فرهنگی و هنری، جامه عمل پوشاندن به دغدغههای مقام معظم رهبری است، زیرا این فرهنگ از جامعه ایرانی فاصله گرفته، باید در ادبیات و فرهنگ خود که فرهنگها و آئینهای زیبایی داریم، سبک زندگی ایرانی اسلامی جای خود را پیدا کند.
اگر به تاریخ مراجعه کنیم، میبینیم زمانی که اسکندر مقدونی به ایران حمله و آن را فتح کرد، از لباس باوقار و محجبه ایرانی متأثر شد و تا پایان عمر خود نیز لباس ایرانی را به تن کرد.
در پایان اگر مطلبی مد نظر شماست، بفرمایید.
ایران دارای فرهنگ و آئینهای غنی است که باید با دقت بیشتری برای انتقال مفاهیم و هویت آن کار کنیم تا علاوه بر مردم اقصی نقاط کشور بر مردمان آنسوی مرزها نیز تأثیرگذار باشد.
منبع:فارس