زمان انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ -

راز ماندگاری سریال «امام علی(ع)»

چرا روایت داود میرباقری از امام اول شیعیان بعد از دو دهه همچنان جذاب است و رنگ کهنگی نمی گیرد؟

سرای نور؛درباره سریال «امام علی (ع)» زیاد گفته شده ؛ سریالی که سال ۷۵ برای نخستین بار روی آنتن رفت و تبدیل به یکی از مجموعه های پرطرفدار تاریخ تلویزیون شد. این سریال بارها بازپخش شده و این شب ها روی آنتن آی فیلم است. رمز ماندگار سریال «امام علی (ع) چیست؟ به برخی موارد در این گزارش اشاره شده.

فیلمنامه

بیش از همه فیلمنامه جذاب داود میرباقری عامل موفقیت سریال است. او سال ۷۰ فیلمنامه ای به نام «خاری در گلو» که اشاره به خطبه «شقشقیه» حضرت علی (ع) در نهج‌البللاغه دارد،نوشت اما مسولان وقت تلویزیون اصلاحیه های فراوانی به آن وارد کردند. بازنویسی دوباره فیلمنامه منجر به سریال «امام علی (ع)» شد و سال ۷۳ کلید خورد. میرباقری برخلاف شیوه مرسوم سریال های تاریخی- مذهبی، همان قدر به عنصر شر توجه داشت که به قطب خیر. حتی برای جذابیت دراماتیک ماجرای ولید و قطام و عمر و عاص و دیگران را پررنگ کرد. این تمهید بر جذابیت سریال افزود. افزون بر این روند روایت داستان بخوبی شخصیت امام اول شیعیان را معرفی می کند. حتی نامه های ایشان به مالک اشتر به گونه ای روی تصویر جانمایی شده اند، که در خدمت درام است.

دیالوگ

داود میرباقری در دیالوگ نویسی صاحب فن است. او برای شخصیت های سریال«امام علی (ع)» به گونه ای دیالوگ نوشت که در عین همه فهم بودن، دارای وزن،صلابت کلام و معنای خاص باشد. پس وقتی شخصیت ها (چه خیر و چه شر) حرف می زنند، گفته های شان معرف درونیات آن ها است. دیالوگ ها شبیه عمده آثار تاریخی که ثقیل حرف می زنند و مخاطب عام از آن سر در نمی آورد، نیست.

شخصیت ها

در سریال «امام علی (ع)» نقش ها در حد تیپ نماندند و تعریفی دیگر از بازی در نقش تاریخی به ثبت رسید. شخصیت ها همه شناسنامه دارند و حتی اگر بیننده ای درباره کسانی مثل ابوذر غفاری،مالک اشتر و دیگر یاران امام (ع) و نیز اردوگاه قطب شر مطالعه نداشته باشد با دیدن سریال پی به موقعیت هر شخصیت می برد. این فرمولی است که برخی آثار تاریخی نادیده اش می گیرند و گویی مخاطب ِبدون اطلاع را فراموش می کنند. میرباقری نه تنها شخصیت ها را واکاوی می کرد که رنگی تازه به آن ها می داد. از سوی دیگر با برجسته کردن شخصیتی مثل قطام و ولید دایره اطلاعات بیننده ها را بالا برد. در قدرت شخصیت پردازی سریال همین مقدار کافی است که بدانیم ابوذر غفاری تنها در یک اپیزود حضور داشت اما تصویرش چنان استوار و قوی است که در حافظه ها حک شده.

بازی ها

دیگر خصوصیت آثار میرباقری،بازی های درخشان است. او با وسواس سراغ انتخاب بازیگر می رود و در بازیگری سخت گیری می کند. بهترین انتخاب او داریوش ارجمند است برای نقش مالک اشتر. مالک نه قهرمانی اسطوره ای بود و نه از جنس قهرمان های تخیلی. اگر این شخصیت اندکی دچار افراط و تفریط می شد هرگز تصویرش در ذهن چند نسل باقی نمی ماند. این نقش در کارنامه ارجمند یگانه شده و برغم تلاش فراوان نتوانسته نقشی هم وزن مالک رقم بزند. روایت ارجمند از انتخاب برای نفش مالک خواندنی است:« من زمان ساخت «امام علی (ع)» مطلقا آقای میرباقری را نمی‌شناختم. یک روز من را صدا کرد و رفتم صحبتی شد. نگاهی انداختم به کسانی که قرار بود در این سریال ایفای نقش کنند. بعد هم رفتم به مشهد. خوب برای من که تاریخ خوانده‌ام و شاگرد دکتر شریعتی بودم و امام علی(ع) را از زبان او شنیدم و عظمت امام علی(ع) را از زبان او در دوران دانشجویی درک کرده‌ام، خیلی وحشت داشتم که این نقش را بازی کنم. چون آن موقع حداقل ۵۰ دبیرستان در ایران وجود داشت که نام آن‌ها مالک اشتر بود، گروه هنری به نام مالک اشتر داشتیم، تیپ و لشکر در جبهه به اسم مالک اشتر بود، در مشهد چند مسجد به نام مالک اشتر بود، پادگان به این نام داشتیم. این آدم در ایران با فاصله زیادی از امام علی (ع‌) در رتبه دوم قرار دارد و به عنوان فردی که در رکاب ایشان بوده، شناخته می‌شود. وحشت داشتم به خاطر اینکه اگر آن شخصیت را بد بازی می‌کردم، قطعا بدانید که باید از ایران می‌رفتم. چون یک تصور ذهنی بزرگی از این سردار امام علی (ع) در ذهن شیعیان وجود داشت.»

موسیقی

وقتی ساختمان یک سریال محکم می شود که همه عناصر در حد اعلا باشد. تراز سریال «امام علی (ع)» از حیث نکات فنی بالا است ؛ از جمله موسیقی آن. بعد از دو دهه شنیدن موسیقی متن و تیتراژ سریال همچنان طراوت دارد و ذهن را به سمت مفهوم و داستان سریال «امام علی (ع)» سوق می دهد. استاد فرهاد فخرالدینی بر اساس عبدالقادر مراغه‌ای(موسیقی‌دان، نوازنده و هنرمند ایرانی قرن نهم هجری) موسیقی سریال را ساخت و حواسش بود که موسیقی متن گاهی باید حزین باشد و گاه شاد و تیتراژ ترکیبی از هر دو. صدیق تعریف آواز تیتراژ را خوانده:

کل صبحا و کل اشراقی / تبکی عینی به دمع مشتاقی

قد لسعت حیه الهوی کبدی /فلا طبیب لها و لا راقی

الا الحبیب الذی شفقت به /فعنده رویتی و تریاقی

زد مار هوی بر جگر غمناکم /سودی نکند فسونگر چالاکم

آن یار که عاشق جمالش شده ام/هم نزد وی است رقیه و تریاکم

کارگردانی

بازی ها، شخصیت ها و موسیقی که ذکرش رفت همه زیر شاخصه تعریفی است به نام کارگردانی. داود میرباقری علاوه بر موارد مذکور، در قاب بندی،دکوپاژ،میزانسن، طراحی صحنه و لباس، تدوین و … دقتی فوق العاده داشت. این میزان از وسواس باعث موفقیت اولین سریال تاریخی – مذهبی تلویزیون در وسعت سریال «امام علی (ع)» شد. میرباقری در سریال های «گرگ ها» و «رعنا»توانش را به اثبات رسانده بود اما سریال «امام علی (ع)» اولین سریال تاریخی – مذهبی تلویزیون است که تولیدی بزرگ (بیگ پروداکشن) دارد. وانگهی حساسیت ها برای روایت زندگی امام معصوم بالا بود و کار میرباقری سخت تر. او از این آزمون موفق بیرون آمد و راه برای تولید سریال های مذهبی با موضوع زندگی ائمه و پیامبران باز شد. سهم خود میرباقری «مختارنامه» است اما سریال «امام علی (ع)» در کارنامه آثار تاریخی – مذهبی یگانه است.

کلیدواژه ها:
زمان انتشار: ۲۵ خرداد, ۱۳۹۶

مطالب مرتبط


  • آخرین اخبار
  • پربیننده ترین ها
  • آرشیو